این خون نخسبد تا قیامت …

نگارش در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ | ارسال شده در بخش تاریخ اسلام و تشیع، مقالات | هیچ نظری

این خون نخسبد تا قیامت …
نوشته: حسین انصاری

 عاشورای سال ۶۱ هجری، طلوع فصل تازه‌ای، نه فقط در تاریخ اسلام که برای تاریخ انسان بود. گفته‌اند که تاریخ از منظر هستی شناختی، فرآیند شدن انسان و دانش آن است، زیرا او هسته‌ی مرکزی تاریخ را شکل می‌دهد. تاریخ همان جامعه‌ی پویایی است که حضور انسان سبب تحول و  تکامل آن می‌شود. و بی‌گمان عاشورا حضور انسان بر قله‌ی تاریخ بود. با تولد عاشورا، جهان اسلام دستخوش تحولی ویژه شد.
عاشورا در آغاز پیدایش، حکومت اموی شام را به چالش کشیده بود. درگیری امام حسین (ع) با این حکومت آنچنان عمیق و توفنده بود که در کوتاه‌ترین زمان، پایه‌های آن را سست و  لرزان کرد. قیام توابین و سپس قیام مختار و حتّی جنگ حرّه، پس لرزه‌هایی بود برخاسته از واقعه‌ی عاشورا. به خوبی می‌توان دید که قیام‌های شیعی مانند قیام زید و یحیی تا قرن سوّم از چنین رنگ و بویی برخوردارند.
از سویی دیگر، همزمان با تولّد عاشورا، و پیدایش طلایه‌های پیروزمندانه آن، جبهه‌ی عاشورا ستیزان، و در رأس آنها حکومت اموی شام، به مقابله با آن برخاستند. گفته‌های یزید و دیگر امویان، که در حقیقت القاء تفکر جبری و تفسیر جبر گرایانه از تاریخ عاشورا بود، با همین هدف صورت می‌گرفت. هر چند با شهادت امام حسین (ع) و اسارت خاندانش روش نظامی شامیان به بن بست نهایی رسیده بود ولی آنان برای خنثی کردن قیام کربلا، از روش‌های دیگر هم کمک می گرفتند. این روش‌ها ـ که بیشتر پوشش علمی، فرهنگی داشت ـ توسط عالمان وابسته و یا متعصب و کج فهم، پیشنهاد و به کار گرفته می‌شد. ناروا دانستن قیام امام، بی‌مطالعه خواندن حرکت، انتحاری بودن آن و یا شهادت امام (ع) را تقدیر غیر قابل تغییر شمردن، از جمله‌ روش‌های به کار رفته است.
در واقع عاشورایی که تهدید کننده‌‌ی خلافت‌های باطل بود و موجودیت آن را به چالش جدی می‌کشانید و با آن درگیر می‌شد، اکنون می‌رفت تا خود به چالش کشیده شود و به منطقه‌ی درگیری و برخورد آراء تبدیل شود. گفتگوهای کلامی و جدال‌های تعصب آلود و جانبدارانه که از سوی وابستگان و یا هواخواهان امویان طرح و پیگیری می‌شد، جز تضعیف و یا محکومیت قیام عاشورا، هدف دیگری نداشت. حاصل اصلی این شیوه‌ها تیره کردن تاریخ و اهداف قیام کربلا بود. پاسخ‌های کلامی بزرگان شیعه مانند شیخ مفید در کتاب المسائل العکبریه و سید مرتضی و شیخ طوسی در کتاب الشافی و تلخیص آن نشانه‌ی ستیز بی‌وقفه مدرسه‌ی خلفا با مکتب عاشوراست.
نگاهی به خرده‌گیری‌های ابن خلدون بر قیام عاشورا در مقدمه‌ی تاریخ او و سفید ماندن اوراق بخش تاریخ عاشورا از متن کتاب تاریخی‌اش؛ ثبت گزینشی احادیث در تاریخ ابن عساکر دمشقی؛ جلوگیری مذهب کرامیه و نیز غزالی از  لعن یزید و نامشروع دانستن آن؛ و جزم اندیشی‌های ابن تیمیه؛ و …. می‌تواند در این زمینه بسیار روشنگر باشد. این چاره اندیشی‌ها در حقیقت دفاع غیر مستقیم آنان از خلافت اموی و عباسی برای رهایی از موج حرکت عاشورا در جامعه را تشکیل می‌داد که تا قرون میانه و حتی پس از آن نیز ادامه یافت.
این درگیری‌های نظری هر چند برای تثبیت مبانی فکری تشیع سودمند بود اما خالی از آسیب هم نبود. زیرا در این دوران به جای بهره‌برداری از عاشورا و الگو گیری از آن در رهایی و اصلاح جامعه ، همت شیعه صرف بزرگداشت عاشورا و دوباره نویسی تاریخ آن گردید و از تحلیل و تفسیر تاریخی آن باز ماند. تا اینکه در دوران معاصر، رویکرد نظری جدیدی توسط اندیشمندان شیعه به تاریخ عاشورا صورت گرفت که انقلاب اسلامی ایران  از نتایج آن بود. این رویکرد علمی سبب گردید تا در دهه‌های اخیر و هم اکنون عاشورا به یکی از گفتمان‌های رایج در عرصه‌ی مباحث نظری تبدیل شود. تلاش در جهت بازخوانی تاریخ عاشورا، تاریخ نویسی واقع‌گرایانه‌ی قیام امام حسین (ع)، تحلیل و تفسیر حرکت  امام (ع) ، فرهنگ نامه عاشورا ؛ تحریف زدایی و آسیب شناسی عاشورا، از مهم‌ترین مباحث آن به شمار می‌رود. یعنی جلوه‌های حرکت آفرین عاشورا تنها در بکار گیری آن نباید خلاصه شود و ارزش و جایگاه نظری آن فراموش گردد. همچنان که عاشورا یکی از محرک‌های بزرگ در تحولات تاریخی- سیاسی اسلام بوده  است ، اکنون نیز عاشورا پژوهی بخش قابل توجهی از عرصه‌های پژوهش در گفتمان اندیشه را از آن خود کرده و سستی و خواب را از قلم‌ها ستانده است. به گفته‌ی عطار:
بسی خون کرده‌اند اهل ملامت
ولی این خون نخسبد تا قیامت
 
 ——————————————————————————–
 این نوشتار در نشریه داخلی مؤسسه اخوان دستمالچی شماره ۲ و نیز سایت آن مجموعه قبلا منتشر شده است. زمان ثبت و آمار بازدیدکنندگان تا هنگام درج در سایت نگاه تازه چنین است:
تاریخ ثبت: ۱۳۸۹/۹/۱۵ ۲۱:۴۶:۱۰
تعداد مطالعه ۶۴۹ مرتبه بوده است.

 

یک نظر بگذارید