استاندارد دوگانه در پذیرش احادیث، از مشکلات نواندیشی دینی

نگارش در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۷ | ارسال شده در بخش گاه نوشت ها | ۳ نظر

سید بن طاووس(عالم شیعی قرن هفتم) در کتاب الملاحم و الفتن (ص۳۵۹ – ۳۵۸) می‌گوید:

در روایت است که روزی موسی و هارون به خدا گفتند: چرا به فرعون عمر دراز دادی و تا مدت‌ها نفرین ما را در حق او اجابت نکردی؟ خدا گفت: فرعون، یک عیب داشت و یک حُسن. عیب او این بود که دعوی خدایی می‌کرد، و حُسن او این بود که شهرها را آباد و راه‌ها را امن و سفره‌ها را رنگین کرده بود. از دعوی خدایی او زیانی به من نمی‌رسید اما فرمانروایی او به سود مردم بود. پس من از حق خویش گذشتم تا مردم آسوده باشند.

رضا بابایی

@RezaBabaei43

آقای رضا بابایی یکی از نواندیشان دینی معاصر ماست که مانند بسیاری دیگر از اهالی این گرایش، متاسفانه در مصرف و بکار گیری احادیث و سیره، استاندارد دوگانه غیر قابل تبیینی دارد. در طی سالهای کنونی بر خلاف انتظار، تا کنون هیچ اقدام منسجمی برای حل و رفع این معضل صورت نگرفته است و به همین جهت امثال جناب بابایی همراه دیگر به اصطلاح نواندیشان دینی، تبیین و توضیحی علمی برای استنباط از روایات ارائه نکرده‌اند و به صورت دقیق، قاعده و قانونی در اعتبار سنجی روایات ندارند.

نواندیشان دینی با وجود ادعای تکیه فراون بر فلسفه زبان و دانش هرمنوتیک و ادعای بسیار که در زمینهٔ فهم متن،  دارند و صرف نظر از داوری در باره میزان راستی نمایی این ادعاها، اما همچنان نوشته‌های آنان از  کاستی بزرگی در مبانی و علوم پایه در دانش حدیث، رنج می برد زیرا هنوز نسبت خود را با دانش اسناد و رجال حدیث و معیار اعتبار سنجی آنان روشن و مشخص نکرده اند. این نقصان سبب شده تا گاهی در مباحث کلیدی و مبنایی شاهد به کارگیری یک حدیث ضعیف و فاقد کمترین اعتبار باشیم در حالی که بخش بزرگی از احادیث مستند به آسانی کنار گذاشته شود. برای نمونه، این نقد روش شناسی در میزگردهایی با حضور امیر ترکاشوند مؤلف «حجاب شرعی» یکی از نقدهای اساسی بر استنباط های فقهی او است که جواب قابل قبولی ندارد.

اکنون برای نمونه دو یادداشت از جناب بابایی را که به فاصلهٔ دو سه هفته از یکدیگر نوشته و منتشر شده است را به مقایسه خوانندگان می سپارم.

درچند پست پیش از پست بالا، استاد بابایی در یکی از یادداشت های کانال تلگرامی خود در باره حدیث عیدالزهراء، وقتی به ذکر کتاب اقبال الاعمال سید بن طاووس (ره) می رسد می نویسد «در باره این کتاب، حرف و حدیث فراوان است و اکنون از سر آن میگذرم» اما در اینجا از کتاب «الملاحم و الفتن» همان سید بن طاووس -که از جهت نقل حدیث، رویکرد سهل انگارانه‌تری دارد- روایتی را که مرسل است و اصلا سند ندارد و با صریح آیات سوره قصص در باره حکمرانی طبقاتی و استبدادی و خشونتگرای فرعون تناقض آشکار دارد و متن آن هم مربوط به گزارشی از یک حکومت با قدمتی نزدیک به  سه هزار سال پیش است را نقل می کند و به راحتی و بدون هیچ چون و چرایی از سوی ایشان پذیرفته میشود، آنهم فقط به فاصله کوتاهی. چرا؟ و به چه دلیل؟ نوشته ایشان هیچ دلیلی را برای این تفاوت در پذیرش روایات، به دست نمی دهد. تنها می توان حدس زد که حدیث مستند عیدالزهرا مقبول نمی افتد بر خلاف این حدیث مرسل، چون ظاهراً با پیشفرض های ایشان سازگاری دارد. اگر چنین باشد باید این روش را به معنای حمل آرای خود بر کتاب و سنت دانست. متاسفانه اینگونه حذف و اضافه های بی قاعده در تبیین معارف دینی و تفسیر آیات قرآن و استنباط احکام و تکالیف شرعی، راه را بر تاویلگری ممنوع در دین، باز می کند و بلکه کرده است. به ویژه نسخه‌های اعمال شده به نام دانش هرمنوتیک را. روشی که دقیقا به معنای بستن دهان گوینده و رطب و یابس بافتن در تاویل کلام گوینده است که عرفان بافی های قدما را پیش آنها باید ترجمه تحت اللفظی روایات و آیات نامید.

 

صفحات ارجاعی به متن الملاحم و الفتن:

IMG_۲۰۱۸۱۲۱۳_۱۵۳۲۰۶

IMG_۲۰۱۸۱۲۱۳_۱۵۲۹۲۶

۳ نظر برای این مطلب

  1. شایسته سپاس و تقدیر است جدّ و جهدی که استاد در تبیین معارف دینی و مواجهه با انحراف های موجه به نام روشنفکری دینی دارند ،توفیق تان روز افزون باد.

  2. پس برای چی قرآن میگه این همه بنی اسراییل ظلم و ستم کشیدن
    و موسی ع اونها رو نجات داد؟
    فرمانروایی و این همه ظلم و جنایت به سود مردم بود؟

  3. بله این نکته نیز، اشکال واردی است. با تشکر

یک نظر بگذارید