منبرهای اسفند ماه ۱۴۰۱

نگارش در تاریخ ۸ فروردین ۱۴۰۲ | ارسال شده در بخش منبرها | هیچ نظری

منبرهای اسفند ماه ۱۴۰۱

_____________
سخنرانی

یادبود درگذشت مرحوم حاج محمد حسین سفید
پدر بزرگوار جناب مهندس سفید

دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱
ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۴

یزد، صفائیه، بلوار شهید قندی، دبیرستان پسرانه جوادالائمه(ع)

موضوع:
هشدار قرآن در بارۀ مرگ‌فراموشی (از موضوع مرگ‌اندیشی)

_____________

مجلس پدر بزرگوار صدیق ارجمند، آقای سفید، دبیرستان جوادالائمه، ۱۴۰۱/۱۲/۱.
موضوع: هشدار قرآن درباره مرگ فراموشی( ادامه مباحث مرگ اندیشی).

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی سلامتی برای جناب حجت‌الاسلام‌انصاری.
استاد انصاری پس از  عرض تسلیت به جناب مهندس سفید در مصیبت پدر بزرگوارشان و آرزوی سلامتی و طول عمر برای بازماندگان، به مبحث خود که از سالها قبل در استان یزد و دیگر استان های کشور با عنوان مرگ اندیشی به صورت کلی آغاز کرده بودند، پرداخته و ابراز خرسندی کرده از اینکه پس از شروع بحث توسط ایشان، پاره‌ای از روشنفکران  که تا آن زمان کمتر به مسئلۀ مرگ اندیشی پرداخته بودند، شروع به صحبت در مورد موضوع مرگ اندیشی کردند، از جمله سروش دباغ و نگاهش به شعرهای سهراب  در موضوع مرگ اندیشی قابل تقدیر است. «شاید بعضی، روحانیت را متهم به گفتمانِ مسئلۀ مرگ اندیشی کنند، اما مهمترین مسئله، مسئلۀ مرگ است که انسان در زندگی با آن روبرو خواهد شد. یکی از مسائل مهم از نگاه دین این است که مرگ را فراموش نکنید. در قرآن کریم در دو الی سه مورد، از عبارت یومکم هذا یاد میکند  که به معنای امروزتان است. قرآن می گوید که پیامبران را فرستادیم تا در مورد امروز تان با شما سخن بگویند. همۀ انبیاء و ادیان الهی بیشترین و دقیق ترین سخنان را در بارۀ مرگ بیان کرده‌اند. به ویژه قرآن کریم به تعبیر کسانی چون سید قطب(۱۹۰۶-۱۹۶۶م) در کتاب التصویر الفنی فی القرآن(آفرینش‌های هنری در قرآن،ترجمه: محمد مهدی فولادوند) در قرآن کریم یاد می‌کند که هیچ مسئله ای در قرآن به اندازۀ مسئلۀ قیامت، مرگ، لحظه پس از مرگ و قبر و آنچه در محشر اتفاق می افتد، مهم نیست و در  هیچ کتابی از کتب آسمانی به اندازۀ قرآن، ریز، دقیق با تصویرگری فوق العاده در مورد مرگ کار نکرده است. قرآن کریم در دو الی سه نقطه در این باره حرف زده است و از فراموشی انسان یاد می کند:«وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنْسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَٰذَا وَمَأْوَاکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ نَاصِرِینَ.و به آنها گفته می‌شود: «امروز شما را فراموش می‌کنیم همان‌گونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید؛ و جایگاه شما دوزخ است و هیچ یاوری ندارید!»(جاثیه/۳۴،ترجمه: مکارم شیرازی)
«فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَٰذَا إِنَّا نَسِینَاکُمْ ۖ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ .بچشید (عذاب جهنم را)! بخاطر اینکه دیدار امروزتان را فراموش کردید، ما نیز شما را فراموش کردیم؛ و بچشید عذاب جاودان را به خاطر اعمالی که انجام می‌دادید!»(سجده/۱۴، ترجمه: مکارم شیرازی )در این دو مورد از آیات می گوید چون شما هم فراموش کردید دیدار امروزتان را  ما نیز شما را فراموش میکنیم. این تعبیر قرآن فوق العاده است. «امروزتان» تعبیر مهمی است از دایرۀ یک امر غائب که مربوط می شود به هزاران یا میلیون ها سال در آینده که ممکن است طول بکشد تا به آن صحنه برسد ولی یقیناً اتفاق خواهد افتاد و این آیات هشدار و تهدیدی روشن و آشکار برای بشر فراموشکار است. به تعبیری گفته می شود اگر قرآن و معارف قرآن دربارۀ قیامت و دوزخ و مرگ نبود، دانته(۱۲۶۵-۱۳۲۱م) کمدی الهی نمی توانست بنویسد. تصویرگری قرآن دربارۀ قیامت فوق العاده است و قرآن در مورد فراموشی قیامت و روز دیدار خدا هشدار میدهد ولی باید گفت متاسفانه فراموش شده ترین مسئله در جهان امروز همین مرگ اندیشی و مرگ فراموشی است و تلاش فرهنگ جهانی معاصر امروز هم چپ و راست به لحاظ اقتصادی این است که صحنۀ مرگ را از دل بشر امروز پاک کند و انسان در خود فراموشی فرو رود. مگر می توان مرگ را فراموش کرد؟ قویترین رخداد که در حیات بشری و در پیش چشم انسان است، مسئلۀ مرگ است.به لحاظ فلسفۀ متعالیه و حرکت جوهری و فلسفۀ مادی، ما در یک تناوب حیات به مرگ زندگی می‌کنیم. حیات در پرده ای از مرگ به خودش ادامه می دهد اما در بحث مرگ فراموشی که قرآن هشدار می دهد و می گوید اگر شما فراموش کنید ما هم شما را فراموش می‌کنیم در آثار ادبی و ادبیات نیز بازتاب داشته است و به موضوع مرگ اندیشی و مرگ فراموشی اشاراتی شده است برای نمونه به یک الی دو مورد از آن بسنده می‌کنیم. حافظ در این ابیات:
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن/ شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش/ کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
در اوج غزل معانی بلندی که مدنظر شاعر است جلوه گر می شود. «کاروان رفت و تو در خواب» این چون بودن، چگونگی زیستن ما مسئلۀ اوست. چطور می‌خواهی این مسیر را طی کنی؟
همچنین در ابیاتی از سعدی:
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست/ مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست(قصیده شماره۷)
در مقاله ای در شرح قصیده سلوکیه از سعدی این مطلب را بیان کردم که سلوک آیت الله حاج سید جواد آقای حیدری بر پایه این نوع سلوک استوار است.(سایت نگاه تازه، شرح سلوک حاج سید جواد حیدری در شرح و نقد قصیده ای از سعدی، ارسال شده در بخش مقالات، تاریخ اسلام و تشیع، ۱۵ تیر ۱۴۰۱)
در این مقاله شرح دادم که چطور سلوک حاج سید جواد آقا با سلوک سعدی و آنچه سعدی این قصیدۀ سلوکیه بیان می‌کند، انطباق دارد چون یکی از مضامینی که در کلمات و بیانات تربیتی شیخ فقیه خراسانی مهم بوده، مسئلۀ تاکید بر مرگ و سوال قبر و قیامت است. شاهد من در این قصیده، بیت زیر است:
خانه پرگندم و یک جو نفرستاده به گور/ برگ مرگت چو غم برگ زمستانی نیست
سعدی در این بیت اشاره دارد که ای انسان برای توشۀ مرگ به اندازۀ سوخت زمستان فکر نمیکنی». (نیازمند ویرایش)
ادامۀ این بحث به جلسات آتی واگذار شد.

_____________

IMG_20230220_231553_678

سخنرانی

هفتمین سالگرد رحلت حاج نقی ولدی (همدانی) رحمه الله علیه

سه شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱
ساعت ۱۹ تا ۲۰:۱۵

اصفهان ، خ زرین‌کوب، پلاک ۳۰

موضوع:
مبانی سلوک حسینی؛ محبت، برائت، مظلومیت

https://www.aparat.com/Teshnegan_Kosar/live

https://instagram.com/m.hosein.shariaty?igshid=ZDdkNTZiNTM=

سخنرانی
هفتمین سالگرد حاج نقی ولدی
https://www.aparat.com/v/r2Vnv

مداحی حاج مهدی سلیمی
https://www.aparat.com/v/oAYUh

_____________

۱۴۰۱/۱۲/۲، اصفهان، مجلس هفتمین سالگرد جناب حاج آقا ولدی.
موضوع: مبانی سلوک حسینی؛ محبت، برائت، مظلومیت.

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب و احترام خدمت جناب حجت‌الاسلام انصاری.
در مجلسی که در شهر اصفهان و به یاد جناب حاج آقا ولدی برگزار شد، استاد انصاری به عنوان تنها سخنران مجلس در سالگرد یگانۀ دوران، حضور داشتند و سخنان خود را اینگونه آغاز کردند:«همانطور که مستحضرید در هفتمین سالگرد مرد خدا و سینه سوخته و چشم اشکبار روزگار ما، در سوگ سالار شهیدان و روح متصل به حائر حسینی و جان آگاه از حقیقت عظمت سالار شهیدان، یعنی مرحوم ولدی هستیم. بر طبق دورنمایی که میدانم پاره‌ای از بزرگان با ایشان دیدار داشتند، به همین دلیل در اینجا دو مسئله را ذکر می کنم یکی آن که توجه داشته باشید چهره و سیما خود مسئله ای دارد و دلالتی بر وجود شخص است، چهره و سیمای حاج آقا ولدی خود گویای صفای باطن و بُعد معنویت ایشان می باشد. در آیه ای از قرآن آمده است:
«سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ، بر رخسارشان از اثر سجده نشانه‌های نورانیّت پدیدار است»(فتح/۲۹ترجمه: الهی قمشه ای)
همانطور که در بحث تفسیری این آیه نیز آمده است، چهرۀ اهل سجود مشخص است و مومنین از چهره یکدیگر را میشناسند و قرآن بر این مسئله در این آیه تاکید دارد و اما مطلب دوم که ذکر می کنم به لحاظ نگاه جمع بندی شده، ما در ارتباط با اهل بیت علیه السلام مسائلی داریم که خاص هستند. این نکته را از اینجا می خواهم وارد بشوم که در پایه ها و مبانی مرتبط با سیدالشهدا که قبلاً نیز در استان یزد و در جلساتی در مورد آن بحث کرده‌ام، مطلب مورد نظر را از این محور عرض می‌کنم که ما در بحث حضرت سیدالشهدا ( با توجه به اینکه، عرض کردم، آقای ولدی جان متصل بود و بسیاری از اوقات عمرش این جان اتصال به آقا سیدالشهدا علیه‌السلام داشت)، البته یکی از افسوسهای بنده این است که هیچگاه از ایشان نپرسیدم، نقطه ای که وصل کرد شما را به آقا سید الشهدا کجا بود؟ در این عشق و علاقه نقطه اتصالی نیز وجود داشته است. انبیاء نیز برای نقطه های اتصال، جابجایی ها و انگیزه هایی دارند، مانند حضرت یعقوب و شنیدن بوی پیراهن یوسف(ع) آنگاه که دل از محبت یوسف برید و اسماعیل درون خود را قربانی کرد. ما انسانها نیز نیازمند نقطه های تحول هستیم.
بر در دل، روز و شب منتظر یار باش / ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش.
ممکن است در یک لحظه، آن لحظۀ الهی یا لحظه‌هایی الهی برای انسان اتفاق بیفتد. آقای ولدی در کار خودش اوحدی و یگانه زمان بود تا آنجا که اشک ریختن ایشان بر سیدالشهدا علیه‌السلام و حالت چشم های ایشان تا حد زیادی به چشم های آیت الله وحید خراسانی حفظه الله شباهت بسیار داشت. جناب حاج آقا ولدی مردم کوچه و بازار نبود، به قاعدۀ خودش در مجلسی حضور پیدا می‌کرد گوشه ای می نشست و سپس آرام و بیصدا میرفت ولی قصه آقای ولدی این بود که یک راهی را برای کسانی که از این ویژگی ها بویی برده‌اند، باز کرد. ما انتظار نداریم که مردم کوچه و بازار این مسائل را بفهمند ولی می‌توان از اسوه‌هایی مانند این بزرگان الگو گرفت. به همین دلیل باید گفت، تفاوت بین جریان حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام با بقیه را باید فهمید پایه ها و مبانی که در جریان سیدالشهدا وجود دارد، با دیگران متفاوت است. اولین پایه در مبانی معرفت عشق است اگر عشق بر سید الشهدا دارید بسم الله اگر نداری در صف النعال(جماعت کفش ها) بمان. مقصود از عشق، محبت بی شائبه و خالصانه ای است که فقط محض جمال و کمال و تمامیت است که آقای ولدی و امثال او دارند و این برای معرفت امام حسین(ع)  لازم است و این عشق آموختنی است که باید بخشی از آن را از الگوها یاد گرفت و یا اینکه به تکرار حرف های اهل بیت(ع) در مورد امام حسین علیه السلام بیشتر پرداخته شود در روایات آمده است اگر خدا بخواهد به کسی خیر بدهد به او حبّ حسین را میدهد.
برای عشق به امام حسین هم باید تمرین عشق بازی کرد اگر این عشق آمد پایه دومی صورت می گیرد و آن نفرت است. عشق که آمد دیگر با اصحاب سقیفه و دشمنان اهل بیت(ع) و یزیدیان و معاویه ها کنار نمی آیید. در دلِ این عشق است که نفرت به وجود می‌آید، به قول آقایان فلسفه عشق و نفرت دو مفهوم متضایفین هستند. عشق به اهل بیت(ع) به همان اندازه نفرت نسبت به دشمنان اهل بیت(ع) به وجود می‌آورد اما اگر مبنا بر تقیه باشد امری جداگانه است ولی قلباً این نفرت وجود دارد همانطور که در زیارت عاشورا می‌بینیم و دشمنان را لعن می‌کنیم. در داستان عشق زلیخا به یوسف(ع)  این عشق معرفت آورد، عشق به اهل بیت اینگونه است که معرف می آورد. اما شکل سوم در عین حال که  مسئله اختلاف برانگیزی است، مسئلۀ مظلومیت است. مظلومیت جزء خمیر مایۀ شخصیتی سیدالشهدا علیه السلام است. در زیارت می خوانیم السلام و علیک ایها المظلوم… که با این تعبیر باید امام حسین را شناخت.

باید نهایت ظلم را فهمید آنکس که خدا برایش مظلومیت رقم زده است، آقا سیدالشهدا ست. تا مظلومیت را نفهمیم عمق ظلم را متوجه نمی شویم. کسی که همۀ کائنات در برابر او خاک بود و از هر پنجه اش به اذن الهی آفتاب آفریده می شد، اینگونه مورد ظلم و ستم قرار گرفت. اگر حد ظلم را بفهمیم میزان مظلومیت را متوجه میشویم و در آخر باید گفت که در حاج آقا ولدی این عنصر مهم که از پایه های معرفت و مبانی شناخت سیدالشهداست در اوج خود نمود پیدا کرده بود. آقای ولدی نمونۀ بارز عشق به سیدالشهدا و برائت و بیزاری از دشمنان اهل بیت و سیدالشهدا بود آنچنان که اشک های او بر سیدالشهدا و بر مظلومیت ایشان نشانگر درک عمق فاجعه عاشورا و ظلمی که به سیدالشهدا شد، است. (نیازمند ویرایش)

_____________

سخنرانی

🔷 میبد، بلوار قاضی میرحسین، خ شهید جعفری نژاد، انتهای خ سرامیک ۷، منزل جناب عباس آقایی (عباس ِ ابراهیم)

از یکشنبه ۷ تا پنج شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱

ساعت ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۱۵
پس از اقامه نماز مغرب و عشاء

موضوع:
مبانی بعثت پیامبر(ص) در آموزه‌های امام سجاد(ع)

🔸🔸🔸؛

محور سخن در سالهای گذشته؛
موضوع سال ۱۴۰۰:
مبانی بعثت پیامبر«ع» در آموزه های امام کاظم«ع» (بخش ۳)
موضوع سال ۹۹:
نقش دعا در زندگی با مروری بر دعاهای شیعی
موضوع سال ۹۸:
کرونا و کارنامه دینداری
موضوع سال ۹۷:
قرآن، کتاب هدایت
موضوع سال ۹۶:
راه هایی برای بهبود زندگی در پرتو کلام اهل بیت(ع)

🔹🔹🔹🔹
گزارش محتوای منبرها در سایت نگاه تازه و کانال تلگرام و واتساپ
h-ansari.net

لینک پخش زنده در روبیکا
https://rubika.ir/menbar_ansari
_____________

۱۴۰۱/۱۲/۸،۷ ،میبد، مجلس جناب آقایی.
موضوع: مبانی بعثت پیامبر(ص) در آموزه‌های امام سجاد(ع)

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب خدمت جناب حجت‌الاسلام انصاری.
«سال گذشته در همین مجلس به موضوعی تحت عنوان مبانی بعثت پیامبر(ص) در آموزه های امام موسی کاظم(ع) پرداخته شد و امسال به مبانی بعثت در آموزه های حضرت سجاد(ع) پرداخته میشود. با توجه به اینکه روز‌ اول برپایی مجلس مصادف با تولد حضرت زین العابدین(ع) بوده است، موضوع بحث بر سر این است که در آموزه های حضرت سجاد(ع) چه مبانی از بعثت پیامبر(ص) است و چه سنخیتی بین ایشان و بعثت یا همان برانگیختگی است؟ ما بعد از حضرت پیامبر خاتم، پیامبر نداریم اما شأن پیامبرانه داریم، شأن پیامبرانه به این معناست که از جانب خدا و پیامبر پیام می آورد، یا سخن خدا را از جانب خدا تبیین کند. آنکه بی واسطه از جانب خداوند و به واسطۀ جبرئیل برای ایشان پیام می‌آورند، حضرت محمد مصطفی(ع) بود و دیگر انبیاءالهی، اما پیامبر فرمود: که علی بعد از من تبیین و تأویل دین با تو است. بعد از پیامبر تبیین احکام الهی به امام معصوم وابسته است. پس میتوان گفت، شأن پیامبرانه یعنی گاهی پیامبر با گوش جان می ایستد و می شنود و گاهی تبیین سخن خداست.  در دعای ندبه هم در مورد حضرت علی(ع) آمده است:«یَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا وَ یُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِیلِ وَ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَهُ لائِمٍ.کار پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) را پی گرفت، و براساس تأویل قرآن جنگ می‌کرد، و درباره خدا سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای را به خود نمی‌گرفت». به همین جهت در دعای ندبه همین تعبیر را پیامبر(ص) دارد.
این بحث مقدماتی است البته تاکنون شخصیتهایی از بزرگان این بحث را اینگونه بیان نکرده اند که اولاً توسعه در معنای بعثت، دوم در تبیین آموزه های  بعثت، سوم برای اثبات و پایه های بحث خود را ملزم بدانند که مواردی را بیان کنند. اما اصل بحث این است  که انبیاء وقتی برانگیخته میشوند، یکی از محورهای آنها این است که عقل بشر را کاوش بکنند. این تعبیری دربارۀ پیغمبران است. امیرالمومنین نیز تعبیرش این است که خداوند پیامبرانش را یک به یک فرستاد برای مردم تا دفینه های عقل را از زیر خاک در بیاورند، پس انبیاء  کامل کننده عقل هستند. نکته دوم آنکه انبیا کاوشگر عقل هستند حضرت سجاد(ع) در یکی از فرمایشات خود از چند دیوانگی اسم میبرد یکی از آنها سکرالمال است، یعنی مست ثروت می شوند که در جامعه زیاد هم هستند. این مستی یعنی زوال عقل و این نوع مستی اسباب لایعقل شدن است.
دنیا الان به سمت مستی مال می رود و مورد دوم سکر السلطان، قدرت انسان را مست میکند‌ و فرعون ها، صدام ها، هیتلرهاو… همگی مست قدرت بودند، درگیر جنون بودند تمام رهبران قدرت‌های سیاسی مست قدرت هستند و مستی دیگری هم وجود دارد که بسیار پردامنه است و آن سکر الشباب یا مستی جوانی است.جوانی مستی به همراه دارد و  از عقل خردمندانه بهره ای ندارد و گاهی به همۀ ارزش های مفید خود پشت پا میزند.
انبیا آمدند تا این چند امر مهم را انجام دهند: ۱- عقل را آزاد کنند. عقل می تواند اسیر لذت‌ها، خیالات و اوهام باشد.
۲- عقل را کاوشگری کنند، به مانند دفینه از بستر وجود انسان بیرون بیاورند.
۳- عقل را احیا کنند. به طور مثال در جامعۀ عرب آن زمان پیامبر هم عقل را آزاد می‌کند، هم کاوش میکند و هم زنده می کند اما بعد از رحلت پیامبر سقیفه‌ای پیدا می شود و عقل همه را می دزدد. حضرت صادق و حضرت باقر علیه السلام فرمودند: بعد از پیغمبر همه از دین برگشتند الا سه نفر یا پنج نفر. حال انتظار داریم که در این دوره و این زمانه عقد را زائل نکنند؟ چنان بازی هایی‌به راه می اندازند که بشر متوجه نمی شود. بعد از پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) بعد از ۲۵ سال، دوباره احیای عقل کرد و دوباره مردم با بیانات امام صادق و امام باقر(ع)تلاش کردند که عقل را احیا کنند و این از رسالت انبیاء است. در زمان حضرت سجاد(ع) نیز یکی از محورهای ایشان این است که عقل را زنده کنند و انسان برسد به جایی که از خرد استفاده کند».(نیازمند ویرایش)

_____________

۱۴۰۱/۱۲/۹، میبد، مجلس،جناب آقایی.
موضوع: مبانی بعثت پیامبر (ص) در آموزه‌های امام سجاد(ع).

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ارادت خدمت جناب حجت‌الاسلام انصاری.

استاد بحث را تا اینجا پیش آورده و علاوه بر مقدمات به چند نکته اشاره کردند و در ادامۀ مطالب آنچه لازم است از جمله بحث مربوط به مبانی بعثت در آموزه های حضرت سجاد با  روایتی از حضرت سجاد نقل شده است که:«قَالَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ : إِنَّ دِینَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ یُصَابُ بِالْعُقُولِ اَلنَّاقِصَهِ وَ اَلْآرَاءِ اَلْبَاطِلَهِ وَ اَلْمَقَایِیسِ اَلْفَاسِدَهِ وَ لاَ یُصَابُ إِلاَّ بِالتَّسْلِیمِ فَمَنْ سَلَّمَ لَنَا سَلِمَ وَ مَنِ اِقْتَدَى بِنَا هُدِیَ وَ مَنْ کَانَ یَعْمَلُ بِالْقِیَاسِ وَ اَلرَّأْیِ هَلَکَ وَ مَنْ وَجَدَ فِی نَفْسِهِ شَیْئاً مِمَّا نَقُولُهُ أَوْ نَقْضِی بِهِ حَرَجاً کَفَرَ بِالَّذِی أَنْزَلَ اَلسَّبْعَ اَلْمَثَانِیَ وَ اَلْقُرْآنَ اَلْعَظِیمَ وَ هُوَ لاَ یَعْلَمُ.
به وسیله عقل ناقص و نظریه های باطل، و قیاس های فاسد و بی اساس نمی توان به دین خدا دست یافت؛ تنها وسیله رسیدن به دین واقعی، تسلیم محض می باشد؛ پس هر کس تسلیم ما اهل بیت باشد (از هر انحرافی) در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود. و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین را دریابد، هلاک می گردد».(مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، م۱۳۲۰ق)
یکی از مهمترین رسالت انبیاء، آزادکردن، کاوشگری،‌‌ و احیای عقل است، تا عقلی که خدا در وجود انسان گذاشته را آزاد کنند و اولیاء معصومین میراث دار انبیاء هستند. برای اینکه بعضی از امور از جمله همین امر را در ابتدا ائمه متکلف بودند. شاگردان، شیعیان، بلکه جهانی که سخن معصوم را میشنود، به این سمت وا داشته می شود که دستورات را از اهل بیت بشنود و برای آزاد کردن عقل خود، عقلی که تحت رذیله های اخلاقی، شهوت ها، قدرت ها، استبدادها شده، اقدام کند. اگر عقل به حالت مرده در آمده نفس تازه ای به آن بدمد. به همین جهت اولین مورد که در روایت آمده این است که، دین خدا با این عقول ناقص به دست نمی آید. بشریت و هر کسی غیر از معصوم عقلش ناقص است و باید بشریت متصل به معصوم شود تا به کمال عقل برسد و بعد حضرت سجاد(ع) می فرماید: و آرای باطله که همان اندیشه هایی است که تکیه به آیات محکم قرآن ندارد و یا به سنت قائمه و قطعی اهل بیت راه  ندارد، این آراء باطله هستند، چون استناد ندارد. سومین مورد که امام سجاد(ع) در این راستای آزاد‌سازی، عقل می‌فرمایند، مقیاس است. مقیاس در واقع امری که به عنوان معیار از آن استفاده میکنند. حضرت می فرماید با مقیاس های فاسد هم نمی شود به دین خدا رسید. وحی، کتاب خدا، انبیاء، آموزه‌های انبیاء و ائمه(ع) آمدند تا مبانی بعثت را کامل کنند.  اولین محور در بعثت برگرداندن آدم به عقل الهی است، همان عقلی که متکی به فطرت هم است. امام سجاد(ع) در دوران اختناق شروع به ساختن آدم کردند. این روایت بسیار عالی است حضرت سجاد می فرمایند از آنجایی که بسیار در مقیاس،  مسلمانان را فاسد کردند و با آرای باطله مقایسه کردند و در آخر روایت می فرماید هر که بخواهد دینش را با همین مقیاس بسازد چه بسا خرابکاری های زیادی به وجود می آید. پس تا اینجا محور اول که آزادسازی، کاوشگری و احیای عقل است. محور دوم که در دنباله بحث به آن خواهیم پرداخت، عبادت است. در سوره شعراء خداوند متعال چند پیامبر را اسم می برد و می فرماید خدا را عبادت کنید. حضرت سجاد(ع) هم  کار انبیایی انجام میدهد و دعوت به بندگی و پرستش خدا می‌کند و در آن دوران اختناق خود نیز نماد بندگی و پرستش بودند. همه پیامبران یک پیام محکم داشتند و آن هم مردم را دعوت به عبادت خدا می کردند. این پیام قدرتمند ترین و قویترین پیامی است که در تاریخ بشریت صورت گرفته است، پیامی که حاوی خداپرست بودن است و پول و شهوت به دنیا را نکوهش کرده و از پرستیدن آن منع می کند ولی بشر این پیام را کوچک گرفته است،آنقدر کوچک که عبادت را با همۀ مشغله های زندگی و گرفتاری ها و مشکلات فراموش کرده است. همین امام سجاد(ع) که در این مبحث، مبانی بعثت از دیدگاه ایشان بررسی می‌شود، چهل منزل سر بریده پدر را می‌‌دید، اما ترک عبادت نکرد، در حالی که مصیبتی بالاتر از این مصیبت در برابر چشمان حضرت نبود. امام در این چهل منزل عبادت‌ و مناجات میکرد .آن کسی که خالق صحیفه سجادیه است در عبادت چنان بود و چنان سجده های طولانی داشت، که به او لقب سجاد داده شد.(نیازمند ویرایش)

_____________

۱۴۰۱/۱۲/۱۰، میبد، مجلس جناب آقای.
موضوع: مبانی بعثت پیامبر(ص) در آموزه‌های حضرت سجاد(ع).

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی سلامتی و تندرستی برای جناب حجت‌الاسلام انصاری.
«بعد از یادآوری مقدماتی دربارۀ اینکه احیای عقل کار انبیاء است، با یکی از روایت های قوی این مسئله را یادآور شدیم که مانند پیامبران، ائمه نیز احیا کننده عقل بودند، تا از این عقل نورانی استفاده کنند. اما بحث دومی از مبانی بعثت را بیان کردیم که مهم است و واقعیت فوق العاده دارد و آن بحث عبادت و بندگی خدا بود. قرآن کریم دربارۀ انبیاء یاد می‌کند و ذکر می‌کند که ما پیامبران را برای همین حقیقت فرستادیم و به همین دلیل خدای متعال موارد متعددی ذکر میکند. به عنوان نمونه می‌توان از آیه ای در سوره اعراف نام برد:«وَإِلَىٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا ۗ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْکُمْ بَیِّنَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. و به سوی مردم مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم،] گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست، یقیناً برهانی روشن از سوی پروردگارتان برای شما آمد، پس پیمانه و ترازو را تمام و کامل بدهید، و از اجناس و اموال و حقوق مردم مکاهید، و در زمین پس از اصلاح آن [به وسیله رسالت پیامبران] فساد مکنید، این [امور] برای شما بهتر است، اگر مؤمنید.»(اعراف/۸۵، ترجمه: انصاریان) در سوره هود :«وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ . و به سوی قوم ثمود، برادرشان صالح را [فرستادیم] گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید؛ شما را جز او هیچ معبودی نیست، و او شما را از زمین به وجود آورد و از شما خواست که در آن آبادانی کنید؛ بنابراین از او آمرزش بخواهید، سپس به سوی او بازگردید؛ زیرا پروردگارم [به بندگانش] نزدیک و اجابت کننده دعای آنان است»(هود/۶۱، ترجمه: انصاریان) نیز همچنین در مواردی که در همین سوره ها است. اینکه گفته می شود خدا را عبادت کنید نشان میدهد که  یک مشکل انسانی وجود دارد و خام گری است اگر فکر کنیم که بشر امروز دیگر این مشکل را ندارد. حال باید گفت آیا مردم بعد از خاتم الله دیگر مسئله ای ندارند؟  دیگر به کار پیغمبران نیاز نیست؟  خداوند یک چراغ روح ساخته است و در این چراغ شکلی از شیطان و ابلیس است با وسوسه های درونی خودش کم کم این فیتیلۀ روح جرم میگیرد،  انبیاء می‌آمدند یکی یکی تا چراغ روح بشر را احیا کنند اما بعد از پیامبر، امامان معصوم بودند که جان بخش چراغ روح انسان می‌شدند.
دومین مبانی بعثت بندگی کردن خداست در سوره نحل خداوند می فرماید:«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَهُ ۚ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ . ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب‌کنندگان چگونه بود!»(نخل/۳۶، ترجمه: انصاریان) در این آیه یک قاعده کلی بیان می شود، به یقین ما در هر امتی رسول فرستادیم که این پیغام ما را بدهد و قاعده کلی بود که خدای متعال بحث بندگی خودش را به گوش هر امتی برساند.
با توجه به موضوع جلسه که مبانی بعثت در آموزه های حضرت زین العابدین است، امام سجاد(ع) در عصر خویش دعوت کنندۀ انسانها به عبادت و بندگی خدا بود و این خمیر مایۀ امامت بوده است که خود حضرت نیز از عبادت کنندگان و پرستش کنندگان بودند و زینت عبادت کنندگان نامگذاری شده‌اند و در عصر امروز نیز امام زمان ما، امام عصر حاضر، و ولی خدا هستند».(نیازمند ویرایش)

_____________

۱۴۰۱/۱۲/۱۱، میبد، مجلس جناب آقایی.
موضوع: مبانی بعثت پیامبر(ص) در آموزه‌های حضرت سجاد(ع).

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی توفیق روزافزون برای جناب حجت‌الاسلام انصاری.
« در بحث مبانی بعثت پیامبر به دو محور اشاره کردیم: محور اول که انبیاء آمدند برای آزادسازی، کاوش و احیای عقل و عقل و خرد انسان را زنده کنند و اجازه ندهند انسان دچار بی خردی شود و در این باب یک روایت از مستدرک الوسائل حاجی نوری بیان شد که امام سجاد علیه السلام فرمودند: این دین با عظمت را با عقل های ناقص نمی شود به آن رسید همچنان که با مقیاس های فاسد هم نمی شود ارزش دین خدا را درک کرد.
مطلب دوم که در جلسه گذشته نیز دنبال کردیم، این بود که انبیاء همه آمدند مردم را به این فرامین الهی و دستورات دین دعوت کنند و مهم ترین پیامشان این است که خدا را بندگی کنید و بشر اگر از بندگی خدا بریده باشد، به بالاترین درجات رفاه برسد، باز این بشر منحط است و با عبادت خدا انسان، انسان می‌شود. اما بیان شد که از این نکته‌ها غفلت میشود، همچنانکه از عبادت خداوند غافل هستند. در سورۀ مبارکه نحل خداوند می‌فرماید: ما در هر سرزمینی و میان هر امتی پیغمبری فرستادیمتا بندگان را به عبادت خدا دعوت کنند . فرستادن صد و بیست و چهار هزار پیغمبر(البته این رقم تکثیری است ولی زیاد است) نشانگر همین مطلب است. گاهی برای یک قبیله ای پیغمبر فرستاده شده است.  قرآن می‌گوید، قاعده و چارچوب بر این بود که ما هر کجا پیغمبر فرستادیم، گفتند خدا را بندگی کنید.
باید ذکر کرد‌ که از بس این امر واضح و این نکته روشن است به آن توجه نمی‌شود علی الخصوص بشر کنونی تلاش می‌کند که مسجد و کلیسا روی را تعطیل کند حتی فلسفه خوان ها و روشنفکران هم به این امر تشویق می کنند و همین ها تلاش مداوم کرده بودند که قرن بیستم پایان ارتباط خرافی انسان با یک چیزی به اسم دین باشد اما در ربع آخر قرن بیستم این برنامه به هم ریخت و با خدا و اسلامی که ما اسم آن را بلند کردیم این برنامه موفق نشد. در پایان این جلسه و در مبحث عبادت خدا تاکید می کنم که آن بشری که خدا برایش پیغمبر فرستاده هنوز هم هست و درد بی خدایی هنوز هم است و اگر به فرمان انبیاء و اوصیا و ائمه توجه نکنیم، نمی‌توانیم کار درست انجام بدهیم به طور مثال جوانی که صحیفه را نشناسد و نداند هدف انبیاء چه بوده است و اعتقادات تهی یا برای او کم رنگ لست، آیا نیاز به روشنگری ندارد؟ امروزه همه دولت هایی که ادعای روشنفکری دارند و همچنین دنیای غرب، در راستای بی دینی پیش می‌روند و به بهانه های مختلف به دین و معنویت توهین می‌کنند و در این جوامع بی خدایی را نوعی پز دادن می‌دانند به همین جهت چراغ هدایت باید باشد و آن چراغ هدایت انبیاء و ائمه هستند.
اما سومین مورد از مبانی بعثت در آموزه های حضرت سجاد(ع) ذکر میکنیم، بعد از آزادسازی عقل و مقام عبادت و پرستش، سومین آن اجتناب و دوری از طاغوت است. انبیاء و بعد از آن ائمه(ع)همگی پس از آزاد سازی عقل انسان و دعوت انسان به پرستش و عبادت و اجرای فرامین الهی از انسان ها می خواهند از طاغوت کناره‌گشیری کنند. حال پرسش این است که طاغوت چه کسانی هستند؟ طاغوت کسانی هستند که خودشان را در مقاوم آمریت گذاشتند و سر ستیز با دین خدا دارند و برنامه اصلی شان دشمنی با راه خدا، معنویت، ایمان و دین است. همه۰۰ پیامبرانی که‌ به رسالت مبعوث شدند، پیامشان این بود که خدا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.‌ امروز گاهی اوقات از طاغوت دوری نمی۰ کنند و تمجید می کنند. در راه دین قدم بر نمی‌دارند و اسم دین را نمی آورند. متاسفانه مردم۰ نیز از این طاغوت پیروی می کنند به همین دلیل می بینیم که در این روایت خداوند فرمود، قدم۰ اول عبادت و اجتناب از طاغوت است و  وظیفۀ انبیاء ۰۰ پس از آزادسازی عقل، دعوت انسان به عبادت پرستش و کناره گیری انسان از طاغوت است و حضرت سجاد نیز  دنباله رو  راه انبیاء است و در این مسیر کاملا هدایتگرانه عمل کردند و راه ما را روشن کردند و خود نماد بارز عبادت، پرستش و کناره‌گیری از طاغوت بودند».(نیازمند ویرایش)

_____________

سلام خداوند بر پیشوای ایمان و ایستادگی
زینت پرستندگان
حضرت سجاد، زین العابدین علیه السلام
_____________

سخنرانی

یادبود درگذشت مرحوم عباسعلی رشیدی
پدر بزرگوار صدیق گرامی محسن رشیدی

یکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱
ساعت ۱۹:۴۵ تا ۲۰:۱۵

میبد، فیروزآباد، مسجد ابوالفضلی فیروزآباد

موضوع:
هشدار قرآن در بارۀ مرگ‌فراموشی(بخش ۲)

▪️▪️▪️▪️
گزارش محتوای منبرها در سایت نگاه تازه و کانال تلگرام و واتساپ
h-ansari.net

لینک پخش زنده در روبیکا
https://rubika.ir/menbar_ansari
_____________

میبد، مجلس جناب آقای رشیدی، ۱۴۰۱/۱۲/۷.
موضوع: هشدار قرآن درباره مرگ فراموشی(ادامه مباحث مرگ اندیشی ).

با صلوات بر محمد و آل محمد و درود بی پایان به تلاش و همت جناب حجت الاسلام‌انصاری در راه نشر معارف دین.
در ابتدای مجلس سوم جناب آقای رشیدی، استاد انصاری با یادکردی از این بزرگوار به ولد صالح و آثار و پیامدهای داشتن فرزندی صالح اشاره کردند  و پسر آن مرحوم، جناب آقای محسن رشیدی را نمونه ای از یک ولد صالح دانستند. از نگاه استاد، ولد صالح برگ برنده ای برای والدینی است که دستشان از دنیا کوتاه است. اولاد صالحی که بعد از مرگ  انسان به جا بماند و برای والدین خود طلب مغفرت، خیرات، انجام کار خیر و حتی زیارت به نیابت آنها انجام دهد، برکات فراوانی  برای والدین که مرحوم خود دارد.
«یکی از موضوعاتی که اخیراً به آن پرداخته ام و ادامۀ آن را در این مجلس پی میگیرم، موضوع مرگ اندیشی است و از موضوعات جزئی مرگ اندیشی، مرگ فراموشی است. در جلسات گذشته تا اینجا آمدیم که قرآن کریم در آیاتی از مرگ فراموشی یاد می کند. در هر دو آیه مضمون یکی است و جنبۀ شرطی دارد در واقع مقابله به مثلی است که خدا با بشر انجام میدهد. از جمله در این بحث خود فراموشی خداوند می فرماید که شما خودتان را فراموش کرده‌اید و ما نیز شما را فراموش کردیم. در آخر آیات سوره حشر :
«لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۲۱} اگر این قرآن را بر کوهى فرومى‏ فرستادیم یقینا آن [کوه] را از بیم خدا فروتن [و] از هم ‏پاشیده مى‏ دیدى و این مثلها را براى مردم مى‏ زنیم باشد که آنان بیندیشند (۲۱) هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ﴿۲۲﴾ اوست‏ خدایى که غیر از او معبودى نیست داننده غیب و آشکار است اوست رحمتگر مهربان (۲۲) هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۲۳﴾ اوست‏ خدایى که جز او معبودى نیست همان فرمانرواى پاک سلامت[بخش و] مؤمن [به حقیقت‏ حقه خود که] نگهبان عزیز جبار [و] متکبر [است] پاک است‏ خدا از آنچه [با او] شریک مى‏ گردانند (۲۳) هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۲۴﴾اوست‏ خداى خالق نوساز صورتگر [که] بهترین نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او مى‏ گویند و او عزیز حکیم است (۲۴). در آیه بیست و یک خداوند بار دیگر به انسانها هشدار میدهد و در روایات این آیه برای انسانهای آخرالزمان نازل شده است و اما در مورد سه آیۀ آخر سوره حشر ، اهل توجه اذکاری قائل هستند و واجب است بعد نماز علی‌الخصوص نماز مغرب و عشاء خوانده شود. شاید این یکی از راههای نجات انسان از خود فراموشی است.
انسان امروز مرگ را فراموش کرده است ولی نمی داند که خداوند در آیات قرآن این فراموشی را تهدیدی بزرگ برای انسان می داند و یادآور می‌شود که اگر امروز تان(قیامت)  را فراموش کردید ما نیز شما را در روز قیامت و حساب و کتاب فراموش خواهیم کرد همانگونه که شما ما را فراموش کردید و لقاء الله، روز قیامت و دادرسی و دادگاه عدل الهی و دیدن نامه اعمال را فراموش کردید ما نیز شما را از یاد می بریم
همچنین در آیه ای از سوره جاثیه و سوره سجده خداوند به این فراموشی در روز قیامت اشاره کرده است و آن را هشداری جدی می داند. چه بسا انسان ها در این خود فراموشی و مرگ فراموشی موثر هستند و گاه با بهانه های واهی خود را به این فراموشی می‌سپارند و مانع کسب توفیق به خود می شوند. انسان باید از خدا بخواهد که دچار مرگ فراموشی نشود و توفیق یاد خدا را داشته باشد. باید یاد بگیریم که دو دست دعا برای خود و دیگران داشته باشیم. از جمله میتوان با خواندن ادعیه،احادیث و بسیاری از آیات قرآن خود فراموشی و مرگ فراموشی را از خود دور کنیم به طور نمونه در ماه شعبان از خواندن مناجات شعبانیه غافل نشویم و این حالات روحانی و معنوی را از خویش دریغ نکنیم». (نیازمند ویرایش)

_____________

سخنرانی

هفتم شادروان عباسعلی رشیدی
پدر بزرگوار صدیق گرامی محسن رشیدی

پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱
ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۰

میبد، فیروزآباد، مسجد ابوالفضلی فیروزآباد

موضوع:
هشدار قرآن در بارۀ مرگ‌فراموشی(بخش ۳)

▪️▪️▪️▪️
گزارش محتوای منبرها در سایت نگاه تازه و کانال تلگرام و واتساپ
h-ansari.net

لینک پخش زنده در روبیکا
https://rubika.ir/menbar_ansari
_____________
السلام علی الحسین ع
و علی علی بن الحسین ع
و علی اولاد الحسین،ع
و علی اصحاب الحسین ع

سالروز ولادت حضرت علی اکبر (ع)
مبارک باد
h-ansari.net

@menbar_ansari

_____________

سخنرانی

جشن  ولادت
حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف    

یزد، خیابان سلمان(ره)، حسینیه کربلائیها، دارالحسین علیه السلام

سه شنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۱
ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۱:۱۵

موضوع:
ضرورت ایستادگی بر آرمان و مرام و نام امام عصر ارواحنا فداه

فایل صوتی منبر را اینجا می توانید بشنوید.
🔸🔸🔸
گزارش محتوای منبرها در سایت نگاه تازه
h-ansari.net

لینک کانال تلگرامی
@menbar_ansari

لینک پخش زنده در اینستاگرام
https://instagram.com/menbar_ansari?i

لینک پخش زنده در روبیکا
https://rubika.ir/menbar_ansari

جهت مشاهده فیلم ، عکس ، صوت و مراسمات حسینیه کربلاییها به لینک زیر مراجعه نمائید
https://zil.ink/karbalaeiha_yazd

_____________

سخنرانی

سالگرد درگذشت بزرگدار مجلس اهل بیت(ع)
شادروان مرحوم مهندس سید حسین اعلایی

یزد، خیابان دهم فروردین، کوچۀ ملافرج الله، حسینیه ملا فرج الله

چهارشنبه ۲۴ و پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۱
ساعت ۲۰:۳۰ تا ۱۹

موضوع:

موفقیت بزرگداران اهل بیت(علیهم السلام) بررسی های تاریخی فرهنگی

یادداشتی در بارۀ آن مرحوم را اینجا بخوانید👈 یادکرد
———–
گزارش محتوای منبرها در سایت نگاه تازه
h-ansari.net

لینک کانال تلگرامی
@menbar_ansari

لینک پخش زنده در اینستاگرام
https://instagram.com/menbar_ansari?i

لینک پخش زنده در روبیکا
https://rubika.ir/menbar_ansari

دانلود فایل صوتی منبر شب اول از اینجا

دانلود فایل صوتی منبر شب دوم از اینجا

_____________

سخنرانی

مجلس ختم بانوی مؤمنه صفورا قاضی یزدی (متعلقۀ جناب آقای آزادی)

یزد، صفاییه، میدان مادر، حسینیه و مسجد امام مجتبی(ع)

جمعه ۲۶ اسفند ماه ۱۴۰۱
ساعت ۹ تا ۹:۳۰ صبح

موضوع:
پسرانِ کُشته و زنانِ زنده‌نگهداشته، حاصلِ حکومتِ فرعونیان

———–
گزارش محتوای منبرها در سایت نگاه تازه
h-ansari.net

لینک کانال تلگرامی
@menbar_ansari

لینک پخش زنده در اینستاگرام
https://instagram.com/menbar_ansari?i

لینک پخش زنده در روبیکا
https://rubika.ir/menbar_ansari

_____________

فایل صوتی سخنرانی
اینجا

یزد، جمعه ۲۶ اسفند ماه ۱۴۰۱

موضوع:
پسرانِ کُشته و زنانِ زنده‌نگهداشته، حاصلِ حکومتِ فرعونیان

برای گوش‌گرفتن سریعتر فایل صوتی اینجا را بخوانید.

_____________

کانال واتساپ؛

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

یک نظر بگذارید