27 شهریور 1404
ورود تو مسیر تاریخ را دگرگون کرد و جغرافیای مذهب را نامذکر ساخت. اراده ی بزرگ تو آدمی را دوباره به شکوه حوا در طلیعه…
عشق یخزده را در این چشم انداز، می توان دید و گرم شد از تب زیبایی! ارتفاعات سرکان، بهمن 94
دو بیت، در پاسخ شعری رمضان ستیز که به لباس طنز سروده شده است و صفحه به صفحه در فضای مجازی کپی می شود، نوشته…
چشمهای خیس من امروز آبی تر از همیشه است! اگر افق های دور، کمی رنگ، در چشمم بریزند، منظره های نگاهم، آبی آرام دریایی است!…
من به چاه باور دارم یوسف من از چاه به جاه رسیده است یارم شبها در سکوت نخلستان و زمستان به چاه ها آه خویش…
گلابدان من! مثل گلابدانِ تویِ طاقچه ی اتاق یک کف دستش آرامم میکند…! چه زلال است! این قطره های اهورایی یادگار آخرین لحظه های…
کوچۀ بی مرد! تا تو را ندیده بودم خواب اصحاب کهف برایم ناملموس بود. حقیقت فکر بی حاصل را وقتی فهمیدم، که به تو فکر…
شکوفه های زرد آلو را هر وقت که می بینم یاد تو می افتم. باورم نمی شود این که بهار باغ همیشه محتاج تو…
در خم کوچه ها گم کرده پنجره را پیچ کوچه ها پوشیده روی تو با پیچ کوچه ها دزدیده زنگ صدای تو را، سال…