دسته: شعر

7 سال پیش

وقف غزل است!

🔸 وقف غزل در حضور تو که دریا غزل است دشت با بوی تو یک‌پا غزل است شعر ناگفته نمانده است در این شهر شوق…

7 سال پیش

بوی بهشت!

بوی بهشت! لطف حق بین در کتاب سرنوشت سرنوشت ما به عشق او نوشت گفت پیغمبر که زهرای من است آنکه دارد در جهان بوی…

7 سال پیش

بانوی مدینه‌ها

آی! نگارهٔ جاویدان، بانوی مدینه‌ها، با تو مانده ام در تاریخ، در شب‌های جاریِ درد. با تو خوانده‌ام فریاد را بیداد را در اشک های…

7 سال پیش

چشم دریایی

مگر نمیدانید که دریا ، گاهی شدید، طوفانی است؟ و شبها بسی بیشتر، وهم انگیز است؟ موج دارد، زندگی می بخشد و گاهی می گیرد؟…

7 سال پیش

در پهنای دریا

وقتی انگشتها با شتاب نام بلند تو را لمس می کنند و چشمها میان سطور کاغذ و آبگینه سراغ درکی تازه تر از عشق تو…

7 سال پیش

معجزهٔ خواب

معجزهٔ خواب ای حریم حرمت خاک دلاویز بهشت! عشق شیرین تو بر سنگ دل ما که نوشت؟ دیدمت غرق گل عشق در آن معجزه‌ی خواب…

7 سال پیش

حس آخرین خروج از قم

خداحافظ ای خاک خوب دعا خداحافظ ای شهر عشق خدا خداحافظ ای خانهٔ پرشکیب فراز آمده از دل قرنها به آواز جبریل، در این زمین…

7 سال پیش

بدون فلسفه

کوتاه سروده‌ای است تقدیم به قامت افراشته‌ی آیت الحق حاج سید جوادآقای حیدری عالمی راستین و کم مانند که مصداق آگاهی وحیانی و نمونه‌ی اعلایی…

7 سال پیش

آنچه گفتنی بود!

قرن‌ها پیش از این همه نیرنگ های تازه و ستمهای بی اندازه که در کار می رود آن سپیده‌ی دور هنگام در پاسخ به یک…