دسته: شعر

2 سال پیش

سبزترین فصل زندگی ما

سبزترین فصل زندگی ما برای همیشه «مکتوب سبز»* سرآغاز سبزترین فصل زندگی ماست. پاییزها بدانند و شباویزها بخوانند؛ ما سبز روییده‌ایم، از جوانه‌های ساقۀ گندم…

2 سال پیش

در آرزوی دستان تو

در آرزوی دستان تو   کاشکی نبض بلور ابرها و ریزش لحظه‌های ناب از چشمه سارها و طلوع چشمک ستاره‌ها -بی وقفه- و عطر غنچه‌های…

4 سال پیش

هوای رهایی کنم

هوای رهایی کنم خدایا تو لطفی نما تا دعایی کنم سحرهای ماه رجب را خدایی کنم در این تیره‌بختی که می ریزد از روزها شبی…

4 سال پیش

سرافراز سربداران

بانوی کربلا آنگونه زندگی را که تو زنده زنده زیستی دشمنانِ مسلمان نمای تو نیارستند تا بِنِگارند و دوستان بسیاری، سراسیمه‌ات دیدند، شکسته نوشتند، و…

4 سال پیش

پشت میله های بقیع

پشت میله‌های بقیع   مثل یک اسیر، دورم از شما، پشت میله ها عادتم شده، خواندن دعا، پشت میله ها می تپد دلم لابلای آن…

5 سال پیش

در انتظار

در انتظار آن ماه چهره که جان خاک پای اوست هرجا که هست دلم در هوای اوست پوشیده صورت اگر در نقاب قهر دیگر چرا…

5 سال پیش

خراب چشم اویم

خراب چشم اویم باز در خیزاب چشمانت دل دریا خراب ساحل سنگین دل زین موج بی پروا خراب حالت چشم تو را هر چشمه ساری…

5 سال پیش

نمازی در حِجر

این ابیات پاره ای از سروده های پراکنده ای است که سوغات حج بود. شاید در خاموشی درای کاروانیان که در این سال مصیبت زده،…

5 سال پیش

تا صبح بدمد

تا صبح بدمد   من می‌دانم میان دشت راز ها خوابیدن چه ذوقی دارد و از سینه ی چشمه نوشیدن چه شوقی دارد ولی دریغ…