اشرافیت اقتدار طلب در ستیز با عدالت

محمود سریع القلم: «فقرا نباید در سیاست و اقتصاد وارد شوند. این علوم نیاز به ظرفیت‌های ذهنی‌ای دارند که فقرا فاقد آن هستند!»

سخنانی از این دست که جناب سریع القلم، یک نمونه تازه اظهار یافته آن است، تلاش و کوشش صاحبان تفکر اشرافی و هواداران متعدده الجنسیه سرمایه داری است که زاییده همین جامعه طبقاتی موجود است.
خوشحالم که هنوز در گوشه و کنار این جامعه کسانی هستند که به این موضوعات نیم نگاهی دارند و حداقل مثل «ماه طلعت» جناب زیدآبادی، به آدم بودن دعوت می کنند و نه طبقاتی اندیشیدن.
کوتاه و مختصر اینکه امثال سریع القلم، موسی غنی نژاد و محسن رنانی… تئوریزه کننده یا جاده صاف کن های حذف فقرا و محرومین از عرصه های اساسی در تصمیم گیری های سیاسی و اجتماعی هستند. چه بخواهند و بدانند و چه بالعکس.

حقیقتا آشکار است که ناکارآمدی دولتها و رجال آن و یا سیاست های اقتصادی اجتماعی آنان که محصول شرایط درونی و پیرامونی فراوانی است را نمی توان بهانه ای برای سرکوب یک طبقه اجتماعی مانند طبقه فقیر و یا برکشیدن تبعیض آمیز یک طبقه دیگر مانند طبقه متوسط کرد.

عدالت و انصاف، تنها راه حلی است که همه اندیشه های سیاسی از کمونیسم تا لیبرالیسم، بناچار به آن اندیشیده اند و فی الجمله آن را پذیرفته اند، همچنان که اسلام سیاسی نیز همواره به عدالت فرا خوانده است.
اما در ایران کنونی، و در میان لایه هایی از روشنفکران و سنتگرایان، هیچ چیز به اندازه عدالت و طبقه محروم جامعه، فراموش گشته تر و تحقیر شده تر نیست.

به قول لامارتین:
بروید و دمی نیکبختان را فراموش کنید.
یکی از صفحات مجازی(Slitdrmirhshemi@) سخن ایشان را نقل کرده و سپس در مقام توجیه آن برآمده است:
ابتدا سخن محمود سریع القلم را ذکر می کند: «فقرا نباید در سیاست و اقتصاد وارد شوند. این علوم نیاز به ظرفیت‌های ذهنی‌ای دارند که فقرا فاقد آن هستند!»
بعد در مقام توجیه آن بر آمده و می نویسد: «او درست میگوید، اما فقر و غنا در ذهن و خصلت انسان هاست نه در جیبشان… چه بسیار افراد کم بضاعت که غنی و سخی هستند و چه بسیار افراد ثروتمند که فقیر و حقیر…»

در این نوشته همچنانکه می بینید تلاش شده تا فقر را به معنای فقر فرهنگی بگیرد. بله فقر را می شود در این معنا هم به کار برد ولی در اینجا، توجیه فقر به فقر فرهنگی، چیزی جز بازی با کلمات نیست و آنچه چنین توجیهی را مجاز می کند این است که دکتر سریع القلم را از خطای آشکاری که دارد تبرئه کنند.

فقرا جمع فقیر است و کاربرد عمومی و مطلق آن در فقر اقتصادی است. بنابر این اگر کسی که مدعی دانش است ازکاربرد این کلمه معنای دیگری در نظر دارد باید واژه را در معنای مورد نظرش ابتدا تعریف کند و سپس به کار ببرد.
در ضمن قرائن کلامی به خوبی نشان دهنده کاربرد کلمه در فقر اقتصادی و نگرش طبقاتی گوینده است و تغییر معنا، عذر بدتر از گناه خواهد بود. سریع القلم در سخنان خود به صراحت از طبقه پایین نام می برد و قرائن روشنی که دلالت بر طبقه اقتصادی دارد در سخنانش تکرار می شود.

برخی گویا حداقل شرایط لازم در مکالمات زبانی را نمی دانند. در داوری فکرها و قضاوت در باره نظرات، چاره ای جز توجه به الفاظ و جملات و دلالت آنها وجود ندارد. با این وجود، آقای دکتر در پاسخ به ایرادات و انتقاداتی که این روزها در بسیاری از سایت ها و کانال ها به جهت نادرستی اظهار نظر ایشان مطرح شده است، از پاسخ علمی طفره رفته و مقصودش از طبقه متوسط را به مفهومی غیر طبقاتی و غیر اقتصادی ارجاع می دهد که با گفته های روشن قبلی ایشان در تضاد است.
گفتارکوتاه اخیر وی را در آدرس زیر بنگرید👇

🔴 واکنش محمود سریع القلم به انتقادات از سخنانش در مورد طبقه متوسط + فیلم👇👇
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1690295

🇮🇷 @jamarannews