منبرهای فروردین ۱۴۰۴منبرهای فروردین ۱۴۰۴شهادت حضرت عدالت، امام اندیشه، و پیشوای خرد؛ امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام تسلیت بادگر دیگران، ما را، اعظم الله لنا الاجر ___________ در باره سخنان توهین آمیز دکتر حاتم قادری به روحانیت ویدئوی حرفهای دکتر قادری اینجا: https://t.me/menbar_ansari/5210 کانال تلگرامی خرمگس در باره حرفهای عوامانه قادری نوشته است: حسین انصاری: این اظهارات زشت و خنک توسط دکتر قادری با این پیوست منتشر شده در فضای مجازی در این کانال ارسال گردید چون در ارتباط با موضوع منبرهای اخیر در میبد و یزد است و به همین سخنان واهی در آن منابر، اعتراض شد. ___________ تاخت و تازه و توهین به نام اسلام به صورت مکرر و لذت بردن سخنران از این عمل زشت اگر در ماه رمضان روزه اید و هنوز مسلمانید کمی هم به این آدم های موجه و مسلمان نما و هوچیگران تایید کننده آنان با دقت بنگرید و دشمنان نگرش های اسلامی نوین را در جامعه خودتان بشناسید. اینجا https://t.me/menbar_ansari/5214 کسانی که اذعان می کنند از اول در جریان علوم انسانی اسلامی بوده اند و با بودجه همین کشور مدرک و کرسی تدریس گرفته اند ولی حالا که دشمنان اسلام و تشیع را در صدد ضربه زدن به مبانی انقلاب و تشیع می بینند به قول قرآن، به بازی ، من نبودم ، من نبودم مشغول شده اند و کف و سوتها برایشان بلند است. اللهم شتت شملهم و فرق جمعهم تشکر فراوان نفاق هم مفهومی است که مثل ظلم، در چرخش روزگار، پیچیدگی های جدید پیدا می کند. ___________ عزاداری مردم شهر ناصریه عراق، در جمعیت صدها هزار نفری، در سالروز ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین (ع) صبح ۱۹ ماه مبارک رمضان، ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ عزاء مدینه الناصریه فی ذکرى جرح المولى أمیر المؤمنین (علیه السلام) صباح ١٩شهر رمضان المبارک ١۴۴۶هـ @menbar_ansari قبول روزۀ ما… وقتی که اوج ذکر و دعا، روضه می شود تنگ غروب می رسد و دل شکستگی درد تو و من و درد تمام روزگار اینجا سحر برای دلم محفلی بپاست وقت وفاق من و آسمان رسیده است یزد، ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ h-ansari.net ___________ صلی الله علیک یا صاحب الزمان 🔹سخنرانی مراسم ختم مرحوم حاج محمدعلی ابویی یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۱۵ تا ۱۹:۴۵ موضوع: 🔹یزد، صفاییه، میدان مادر، حسینیه مسجد امام(ع) ▪️امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در نامهای به معاویه نوشتند: 🔺نهجالبلاغه؛ نامه۲۸ از متن منبر: در منبر یکشنبه شب ، به مناسبت بحث مرگ اندیشی و تقارن زمان با ایام شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه ، این ابیات را را در پایان منبر خواندم. گفت حمزه چونک بودم من جوان سوی مردن کس به رغبت کی رود لیک از نور محمد (ص) من کنون از برون حس لشکرگاه شاه خیمه در خیمه طناب اندر طناب آنک مردن پیش چشمش تهلکهست و آنک مردن پیش او شد فتح باب الحذر ای مرگبینان بارعوا مرگ هر یک ای پسر همرنگ اوست پیش ترک آیینه را خوش رنگیاست آنک میترسی ز مرگ اندر فرار روی زشت تست نه رخسار مرگ ___________ عرض ادب و ارادت جناب استاد. موضوع مرگ اندیشی،موضوعی بسیار مهم اما کمتر کار شده است و در مورد آن اندک سخن قابل توجهی در منبرها و مجالس مذهبی شنیده می شود. از مرگ و چند و چون آن گفتار هست ولی موضوع مرگ اندیشی که به مثابه ساحتی برای تفکر و ضرورتی برای اندیشه دینی است، به بحث و بررسی گذاشته نمی شود. در استان یزد نیز به غیر از حضرتعالی، کسی از روحانیان و سخنرانان را نیافتهام که در منبرها به این موضوع پرداخته باشند. بنده سالهاست، از سال ۹۵ تقزیبا که موضوع گفتمان مرگ اندیشی را در منبرهای شما دنبال می کنم و بشخصه مقاله ای نیز از همین موضوع از منبرهای شما، استخراج و تدوین کرده ام. به جرات میتوانم گفت که آنچه تاکنون در منبرها دنبال کرده ام، بسیار جذاب، کارآمد و در خور تحسین بوده است . به طور نمونه در همین منبر اخیر شما بیان این نکته که برانگیختگی انسانها پس از مرگ از گورها، با برانگیختن و بعثت پیامبران الهی برای هدایت مردم، هم واژه شده است و از یک ریشه معنایی یعنی «بعث» یا همان برانگیختگی و رستاخیز، مشتق می شود، بسیار زیبا و قابل تأمل بیان شده است. این تلاش ها، جای بسی تشکر و قدردانی دارد. خداوند بر توفیقات شما بیفزاید و عمری طولانی همراه با سلامتی و خیر و برکت افزونتر به شما عنایت کند . انشاءالله 🙏🙏🙏🙏 ___________ 🔹سخنرانی کلیک منید: اینجا یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ زمان: ۳۰ دقیقه موضوع: مرگاندیشی؛ تحول آفرینی قرآن در اصطلاحات معرفتی مرگ (تکیه بر دو عنوان بعث و معاد) 🔹یزد، صفاییه، میدان مادر، حسینیه مسجد امام(ع) ___________ صلی الله علیک یا صاحب الزمان 🔹سخنرانی مراسم چهلم مرحومه حاجیه خانم رباب باقریان تفتی جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۲۰ تا ۲۰:۴۵ موضوع: 🔹تفت، محلۀ باغ مورتین، مسجد حضرت جوادالأئمه(ع) در حالیکه زنان پارسا و پرهیزکار و بانوان عفیف و خردمند در جوامع سنتی تا حد زیادی مورد تکریم بوده اند و از آنان به شیوه های متعدد، تجلیل می شده است و به عنوان الگوی برتر در خانه و محیط اجتماعی خود مورد توجه قرار گرفته اند؛ اما متأسفانه در دوره تجدد با رشد تفکر دین ستیز و به یاری ادبیات هجوی و هجومی آنان، رفتار احترام آمیز جامعه با زنان پارسا و اهل عبادت به شدت تغییر کرد. اصطلاحاتی مانند امل و مرتجع بودن به انگ رایجی تبدیل شد که زنان با تقوا اینبار از دهان نزدیکترین افراد خانواده می شنیدند و تمام اهداف زندگی آنان را به چالشی نابرابر می کشید. ورود بانوان به عرصه های سه گانۀ سیاسی، علمی و اقتصادی، مزید بر علت شده و بیشتر نگاهها متوجه رشد و ترقی زنان در زمینه های فوق گردید و ستودگی اخلاقی و دینی در جامعه زنان را به محاق برد و الگوسازی در عرصۀ اخلاق و معنویت را در نظام تربیت خانوادگی و اجتماعی به فراموشی سپرد. گرچه این تعبیر چندان پسندیده و متکی به استقراء نیست ولی باید توجه داشت که در جامعۀ دیانت مسیحی به دلیل ساختاری که نهاد روحانیت مسیحی وجود دارد، زنان می توانند به نظام راهبهگی بپیوندند و به گونهای امکان رشد و پرورش زنان معنوی فراهم بشود. البته گویا با ساختار کهنه و آلودۀ آن، چندان موفقیتی در روزگار کنونی ندارد و از توفیق بالایی برخوردار نیست. اما به هر صورت ایدۀ تربیت زنان معنوی با تکیه بر عواملی چون پارسایی و زهد و ذکر و خلوت در نظام فکری آنها وجود دارد. در حالیکه در جامعۀ سنتی اسلامی باوجود موانع گوناگونی که از قدیم بر سر راه تربیت الگوهای زنان معنوی قرار داشته است در دنیای معاصر نیز به موانع بزرگتری دچار گشته است. در دورۀ معاصر وضعیت جامعه و تعلیم و تربیت در خانواده، محیط و رسانه، به گونه ای پیش رفته است که اصولاً انتظار برآمدن زنانی از دستۀ الگوهای معنوی را امروزه باید به نوعی اتوپیا و آرزو تشبیه کرد. بر اساس پارهای از روایات آخرالزمانی، زندگی زنان در دوره یاد شده، تا حد شگفتآوری در برهنگی، شهوت، تجمل و قدرت طلبی، غرق می شود که جز رفتارهای ناهنجار اخلاقی دینی در سطح عمومی جامعه، انتظار مشاهدۀ الگوی مناسب دیگری را نمیتوان داشت. از مقاله: بندگی و پارسایی بانوان، جایگاهی فراموش شده @menbar_ansari ___________ واتساپ؛https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW |
یک نظر بگذارید