برای شخصیت جهانی سعدی!

نگارش در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۹۲ | ارسال شده در بخش گاه نوشت ها | یک نظر

این یادداشت را در سفر اواخر دی ماه امسال(۱۳۹۲) یعنی اوایل ژانویه ۲۰۱۴ در شهر قم و در اتاق ابوی گرامی ام نوشته بودم ولی نهادن آن در سایت و صفحۀ فیس بوک خیلی به تأخیر افتاد. یکی به دلیل پایین بودن سرعت اینترنت منزل قم و دیگری کسالتی که داشتم و می بایست از فرصت های اندکی که فراهم می شد برای بررسی و ارزیابی مقاله های ارج نامۀ آیت الله سیدان که در دستور کار بود، بهره ببرم. همین تعویق چند روزه به فراموشی چند ماهۀ آن انجامید و این شد تا امروز که آن را به یادآوردم و در گاه نوشت ها میگذارمش. امیدوارم با این پیشینه بر جملۀ «…در آغازین روزهای سال نوِ میلادی…» خرده نگیرید و همزمانی آن را با تبریک پیشاپیش نوروز ۹۳ که در چند روزیِ ماست، از من بپذیرید.

اکنون که در آغازین روزهای سال نو میلادی قرار گرفته ایم و وظیفه داریم به پیروی از قرآن و اهل بیت در شادمانی میلاد عیسا مسیح ع با برادران مسیحی خود در جهان همراه بوده و آن را به همه ی خداپرستان جهان شادباش بگوییم , فرصتی است تا به این بهانه, بسیار کوتاه و به اجمال , به نقد بیتی از شاعر بزرگ سرزمین خویش بپردازم.

سعدی می گوید :

ای کریمی که از خزانه ی غیب/ گبر و ترسا وظیفه خور داری

 دوستان را کجا کنی محروم/ تو که با دیگران (دشمنان) نظر داری

 این دو بیت از این غزل یکی از پر خوانش ترین بیت های تراویده از طبع خوش شیخ اجل سعدی است. عارفان, سالکان و واعظان همواره به این بیت تمثل جسته و آن را در حال های خوش اتصال با خدا و نجوای شبانه ی خود خوانده و شور گرفته , یا گریبان دریده و سوخته و گریسته اند.

با این همه، ذهن های صلح دوست و اندیشه های آشتی جوی و روان های سالم , بر مضمون آخر این ابیات, خرده گرفته اند که چرا شیخ اجل به ناهمکیشان خود, دشمنی با خدا نسبت داده است. زیرا به خوبی پیداست که هرگز نامسلمان بودن به مفهوم دشمنی با خدا نیست. هم چنان که هیچگاه ادعای مسلمانی داشتن به معنای دوستی با خدای مهربان نمی تواند بود. یکی از استادان ادب نیز در گفتاری از نگاه جامعه شناسانه خود به چنین مواردی پرداخته است و اینگونه ها را در شعر سعدی نشانه ی حضور نوعی از تعصب و سرسختی در اندیشه او و سبب عقب ماندن وی از رقیب و همشهری قدرتمندش جناب حافظ می داند.

به گمان من نیز این مسئله تامل برانگیز است و باید به آن اندیشید و اگر مواردی از این دست در شعر او –یا دیگران- یافت شود بی انتقاد گذاشته نشود. چه به دلیل گستردگی و روانی شعر سعدی می تواند بر اندیشه ی توده ها و حتا نخبگان نیز ناخواسته و به شکلی نادیدنی, تاثیر گذار گردد. برای همین سال هایی است که این جانب در خوانش این شعر به جای “دشمنان” واژه ی “دیگران” را ترجیح می دهم و به این تصحیح انتقادی عقیده مندم.

یک نظر برای این مطلب

  1. سلام مطالب استاد عزیزم چه در دوران دانشجویی وچه اکنون چراغ راهی ارایم بوده وهست .بدوراز مبالغه حهج حسین روحانی جلیل القدر که د ر این عصر ما باید گفت کم نظیر است .مردی دارای خلق عظیم وفکری پویا که پیوندی بین دانشجو وطلاب گردیده بود .دارای مقالات روشن بینانه ونو در فقه ودین وهادی وراهنمای نسل جوان بوده وهست .انشاءا.وجودایشان مستدام باد

یک نظر بگذارید