منبرهای بهمن ماه ۱۴۰۰

نگارش در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ | ارسال شده در بخش منبرها | هیچ نظری

 منبرهای بهمن ماه ۱۴۰۰

_____________

‏صلی الله علیک یا یا اباصالح

🔹 سخنرانی

در چهلمین روز درگذشت آموزگار متعهد، بانوی مرحومه صدیقه مشوّق (همسر جناب سیداحمد پاکزاد مقدم و والده دکتر سیدامیر پاکزادمقدم)

🔹 جمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۸:۱۰ تا ۱۸:۴۵

موضوع:
فاطمه پژوهی در آثار نویسندگان غربی (بخش دوم)

🔹 یزد، بلوار طالقانی، مسجد رسولیان

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
لینک پخش زنده (لایو) و تصویری در اینستاگرام
منبرها، کلاس و نشست ها- حسین انصاری:
https://instagram.com/menbar_ansari?i

_____________

میلاد صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارک باد💐🌹

سکه معز لدین الله سال ۳۴۲هجری قمری-مصر

المعزلدین الله (۹۳۲-۹۷۵ م ) (نام کامل وی:معد المعز لدین الله، المعز أبو تمیم معدّ بن منصور العبیدی) چهارمین خلیفه از خلفای فاطمی در تونس و اولین خلیفه از خلفای فاطمی در مصر و چهاردهمین امام از امامان مذهب شیعه اسماعیلی بود. او در بین سالهای ۹۵۳ تا ۹۷۵ میلادى حکم راند. وی برای استیلا یافتن بر مصر با خلیفه عباسی وارد جنگ شد، تا این که مصر را از عباسیان گرفت و شهر قاهره را بنا کرد.
شهر قاهره که مرکز خلافت فاطمیان بود به دستور خلیفه المعز لدین الله ساخته‌شد؛ وی در ۶ رمضان ۳۶۲ هجری به تخت نشست. معز پس از تصرف مصر و حجاز، مسجد الازهر را بنا کرد و در سال ۳۷۸ هجری / ۹۸۸ میلادی بود که آن را به دانشگاه تبدیل کرد و تا پایان دوران فاطمیان، داعیان در آن مشغول تدریس و تحصیل بودند.

_____________

میلاد فاطمه زهرا سلام الله علیها
و رخداد روز مادر و زنان، مبارک باد

_____________

مجلس مسجد رسولیان ۱۴۰۰/۱۱/۱
موضوع : فاطمه پژوهی در آثار نویسندگان غربی(بخش دوم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و درود و عرض ارادت خدمت حجت‌الاسلام‌انصاری.
در موضوع فاطمه پژوهی در آثار نویسندگان غربی ،جناب استاد انصاری به معرفی بعضی از شخصیت‌های اندیشمند غربی و صاحب نظران در حوزه زندگی و شخصیت حضرت زهرا(س) پرداختند و از آثار، نوشته‌ها، کتابها و تألیفاتی از این دانشمندان غربی یاد کردند و در مقدمه بحث خود در مورد این موضوع فرمودند: ” به این علت به این بحث پرداختم ،زیرا در جامعه دینی ما نوعی دلزدگی، وازدگی و سرخوردگی نسبت به مسائل دینی کم و بیش به چشم می‌خورد و واقعیت مسئله این است که ما در تربیت و جهت دهی به نسل جوان تا حدودی کوتاهی کردیم و این چیزی نیست که قابل پنهان کردن باشد. به همین جهت در حوزه های شخصیت شناسی و از جمله الگوهای دینی که در تربیت فرزند به شدت به آنها نیاز داریم، دچار مشکل شده‌ایم. به همین دلیل از شخصیت‌های غربی یاد کردم . توجه به شخصیت‌ها نه برای آن است که ما نیازمند هستیم تا در اثبات حقانیت دیدگاه‌ها و عقایدمان به دیگران تکیه کنیم؛ بلکه برای این است که این بی اعتمادی به خود و ناخودباوری که در نسل‌های تازه پا می‌گیرد و درست و به قاعده عمل نمی‌شود و ما در مقام تربیت کم آورده‌ایم ،تا حدودی جبران شود. تا جامعه دینی و حتی سنتی متوجه شود که زندگی حضرت زهرا(س) که محور بحث ما هستند ،فقط،یک قضیه تاریخی نیست که انحصاراً به حوزه تشیع، جامعه اسلامی و جامعه سنتی مربوط باشد و یا بحث در بارۀ آن، بحثی به شدت تاریخی باشد که امروزه نیازی به آن نیست ، بلکه بالعکس حضرت زهرا(س)، شخصیت ، عملکرد، بیان، ایده‌ها، موضع‌گیری، اقدام، مخالفت‌ها، موافقت‌ها و از همه مهم‌تر، اندیشه‌هایشان ، امروز به مثابه موضوع تفکر ، مطرح است .یعنی آنکه اندیشمند است و می‌خواهد به مسائل مهم در جامعه و تاریخ بیندیشد ، برایش یکی از موضوعات تفکر، زهرا(س) است، چه شیعه سنتی باشد، چه نوگرا، چه مسلمان باشد چه مسلمان نباشد .
در هر صورت، فاطمۀ زهرا(س) موضوع اندیشه و محور تفکر است و صاحبان خرد در برابر او و شخصیتشان سر تعظیم فرود می‌آورند‌ و خردمندان و اندیشمندانی همواره به او فکر می‌کنند و می‌اندیشند.
البته در این راستا، اهمیتی ندارد که متحجرین یا سنت‌گرایان افراطی، با مباحثی که به مرور بر اندیشۀ شخصیت های غربی، در این باره مربوط می شود، چگونه برخورد می‌کنند. زیرا نکتۀ مهم در این است که بدانیم و باور کنیم، فاطمه(س) موضوع بزرگ اندیشه است و باید به او فکر کرد. به گونه‌ای که نمی‌شود فردی بگوید ؛ میخواهم در حوزه‌های انسانی، اجتماعی، تاریخی و اندیشۀ عدالت، فکر کنم اما منهای زهرا(س). این امکان‌پذیر نیست. زیرا فاطمه (س) در نگاه درست و قاعده‌منداینگونه است”.
به موضوع اصلی باز می گردیم. پس از ذکر چهار شخصیت برجسته غربی توسط جناب استاد که شامل: ۱- پرفسور لویی ماسینیون ۲- پرفسور هانری کربن ۳- پرفسور کریستین بونو (یحیی علوی)۴- دکتر آنه ماری شیمل ، پنجمین شخصیت که جناب استاد به معرفی گوشه‌ای از اندیشه های ایشان درباره حضرت زهرا(س) پرداختند ،پرفسور ویلفرد مادلونگ(۲۶ دسامبر ۱۹۳۰ م) ،اسلام شناس آلمانی که یکی از چهره‌های سرشناس در شیعه شناسی و اسلام شناسی است که در روش تحقیقی خود از متون روایی و تاریخی شیعه بهره برده است. بر خلاف پاره‌ای از اسلام پژوهان غربی که تمام تکیه بحثشان را بر نوشته‌های عربی اسلامی می‌گذارند، به ویژه کتابها و متونی که مربوط به دوره اموی‌ها و نوشته‌های زبیری‌ها است که در تاریخ اسلام سویه و جهت ضد شیعی دارد و مادلونگ به این شیوه عمل نکرد.
از آثار مهم وی می‌توان به کتابی تحت عنوان جانشینی محمد (The Succession to Muhammad) اشاره کرد که پژوهشی است در خلافت نخستین و توسط ۳ مترجم (احمد نمایی، محمدجواد مهدوی، دکتر حیدررضا ضابط) به فارسی برگردانیده شده و توسط بنیاد پژوهش‌های اسلامی، آستان قدس رضوی (مشهد، سال ۱۳۸۶) منتشر شده‌است.
کتاب جانشینی محمد(ص)، اثر مادلونگ که نتیجه بیش از بیست سال پژوهش و تحقیق نویسنده آن است، یک اثر در تاریخ مطالعات مربوط به صدر اسلام است. نویسندۀ کتاب، منابع اصلی تاریخی را خوانده و روایتی مستند و در عین حال تحلیلی از سیر خلافت در اسلام تا پایان عصر علی بن ابی طالب حاصل نموده‌است. متاسفانه این کتاب، با وجود نیاز شدید، تاکنون به زبان عربی ترجمه نشده‌است.
مادلونگ در این کتاب بیان می‌کند که سقیفه حاصل یک برنامه‌ریزی حساب شده و نتیجۀ کودتایی علیه خلافت خاندان پیامبر بود و روشن می‌کند که چگونه روند خلافت در دوران ابوبکر و عمر به حوادث دوران عثمان انجامید.

بخشی از این کتاب، دوران خلافت پنج سالهٔ علی بن ابی طالب را پوشش می‌دهد و در آن مادلونگ به علل و اسباب سه جنگ دوران خلافت علی بن ابی طالب و عهدشکنی‌های مخالفان او و رفتار مبتنی بر وفاداری بر سنت پیامبر از سوی علی بن ابی طالب می‌پردازد. مادلونگ در این کتاب به نقاط روشنی می‌رسد که به عنوان نتایج تفکر خودش عرضه می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که این خلفای ثلاثه نه شایستگی و نه تایید نشستن بر جایگاه پیغمبر را نداشتند و در بحث خلافت تصریح میکند که بنابر دلایل متقن تاریخی، فاطمه(س) هیچ گاه خلافت را قبول، پذیرش و تایید نکرد و در برابر خلافت و مدعی تکیه بر جانشینی پیامبر زده، تا پایان عمر کوتاه خود، به عنوان سرشناس ترین مخالف سر سخت خلافت، زندگی کرد. علاوه بر اینها مادلونگ به گونه‌ای در آثار خودش این مسئله را تاکید می‌کند که فاطمه مثل دیگر مخالفان با خلافت روی کار آمده در مدینه، هزینه‌های این مخالفت و عدم پذیرش آن را پرداخت. همچنین او معتقد است که فاطمه مورد اعتراض و تاخت و تاز حکومت قرار گرفت. بسیار جالب است اینکه استاد برجستۀ کرسی اسلام شناسی و شیعه پژوهی غربی، درباره حقانیت و مظلومیت علی و فاطمه بنابر اسناد تاریخی، پژوهیده و در نهایت به چگونگی مسئله پی می‌برد ولی ما در جامعه شیعه خودمان از کنار بسیاری از این مباحث بی تفاوت می‌گذریم و یا اصلا اسناد و منابع و تحلیل تاریخی آن را مطرح نمی‌کنیم.
ششمین شخصیت که جناب استاد انصاری از ایشان نام می‌برند یک کشیش آکادمیک و دانشگاهی ایتالیایی است به نام کریستوفر کلوهسی. وی کشیش کاتولیک رومی متولد آفریقای جنوبی و نویسنده کتاب «فاطمه، دختر حضرت محمد (ص)» (چاپ اول: ۲۰۰۰، چاپ دوم: ۲۰۱۸) و کتاب «نیمی از قلبم: روایت‌هایی از حضرت زینب، دختر امام علی (ع)» (۲۰۱۸) است که هردو را انتشارات گورگیاس چاپ کرده است. کتابی که وی درباره حضرت فاطمه (س) به رشته تحریر درآورده است، در زمان نخستین انتشارش در سال۲۰۰۹، اولین اثر جامع درباره زندگی ایشان به یک زبان اروپایی بود که براساس منابع دست اول عربی نوشته شده است. کلوهسی در مراسم جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای نوشتن این دو کتاب، به عنوان پژوهشگر برتر، در بخش خارجی انتخاب شد.
جدا از ارزش کتاب های او، احساس عمیقی که در پشت تک تک کلمات پدر کریستوفر در مصاحبه‌هایی که درباره حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) وجود دارد در خور توجه است. این شخصیت ارزشمند در مصاحبه‌های خود ابراز تاسف کرده است که درباره بانوی بزرگ اسلام یک کتاب مستقل به زبان انگلیسی نوشته نشده است او در یکی از مصاحبه‌های خود میگوید: «ابتدا قصد داشتم رساله دکترای خود را درباره زندگی امام حسین (ع) بنویسم، به ویژه درباره موضوعات ناجی و رستگاری که قبلاً توسط محمود ایوب به طرز ماهرانه ای بررسی شده بود، اما با خواندن زندگینامه امام حسین (ع)  در منابع، از اینکه متوجه شدم تقریباً هیچ کسی درباره مادر ایشان، حضرت فاطمه (س) چیزی ننوشته است، غمگین شدم. البته، کتاب های کوچکی از جمله متن معروف شریعتی موجود است اما آثاری که  براساس مطالعه اساسی متون و منابع دست اول شیعه و سنی نوشته شده باشد، اگر وجود داشته باشد هم بسیار کم است. این شد که خودم را آماده انجام این کار کردم: تصمیم گرفتم اولین زندگینامه جامع دختر پیامبر (ص) را به یک زبان غربی اما کاملا براساس منابع عربی اولیه بنویسم. با موفقیت از پایان‌نامه دکتری خود دفاع کردم. کتاب زندگینامه حضرت فاطمه (س)در سال ۲۰۰۹ منتشر گردید و بعد از آن ویرایش دوم در سال ۲۰۱۸ انجام شد. تغییرات بسیار کمی در متن دادم- که تقریباً بیشتر آن مربوط به ترجمه های عربی بود، اما همچنین فهرستی از اسامی بانو حضرت فاطمه (س) را که در منابع یافته بودم و نیز ترجمه‌ای از خطبه معروف ایشان را به کتاب افزودم.
نگارش کتاب حضرت زینب (س) نیر به روش مشابهی انجام شد؛ چهار نفر از ما کشیش های کاتولیک که در مطالعات عربی و اسلامی دارای تحصیلات دکتری هستیم، روزی مشغول صحبت بودیم و از اینکه پژوهشگران اسلامی آثار آکادمیک اندکی درباره زنان بزرگ اسلام نوشته‌اند، تاسف خوردیم. برای مثال، تا جایی که من اطلاع دارم، هیچ زندگینامه درخوری درباره بانو خدیجه(س) وجود ندارد. بنابر این توافق کردیم که هر کدام درباره یکی از بانوان بزرگ اسلام زندگینامه جامعی بنویسیم. من بی‌درنگ، مجذوب شخصیت حضرت زینب (س)شدم، زیرا ادامه مطالعاتم درباره زندگی مادر و برادر ایشان و همچنین بررسی هایی که درباره واقعه کربلا انجام داده بودم، محسوب می شد.»
این گوشه ای از اندیشه و تفکر یک استاد دانشگاه و کشیش کاتولیک، نسبت به مقام حضرت زهرا(س) است که به نظر می رسد جای شناسایی و نیاز به شناخت بیشتری از اینگونه شخصیت‌های علمی، ضرورت دارد.

توضیحات درباره شخصیت‌های اندیشمند غربی را جناب استاد انصاری به جلسات بعد موکول کردند.
سلام خدا بر بانوی بزرگ اسلام که هر آنچه درباره شخصیت عظیم و بیکرانه او سخن گفته شود باز هم ناگفته ها بسیار است، چرا که زندگی و اندیشۀ زهرا(س) نمایش کاملی از اسلام حقیقی است و همانطور که علامه محمدرضا حکیمی(طاب ثراه) می فرمودند: ” -بر فرض محال- اگر بنی امیه موفق میشدند قرآن را از جامعه اسلامی حذف کنند ، تنها با تکیه به خطبه های فاطمه(س) میشد تمام حقایق قرآن را در جامعه از نو ساخت و بازسازی کرد “.

_____________

💠 یازدهمین جلسه پژوهشهای دینی یک
دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸
با احتساب وقت نماز

💠 گروه پژوهشهای دینی ۱ مجموعه فرهنگی امام صادق علیه السلام میبد،

دستور جلسه؛
۱- بزرگداشت میلاد بانوی بزرگ اسلام، فاطمه زهرا «سلام خدا بر او باد»
۲- گزارش کار
۳- بررسی مقالات

🍀🍀🍀
میبد، مجموعه فرهنگی امام صادق(ع)، اتاق پژوهش
🔶 یادآوری؛ جلسه عمومی نیست.

🌐www.sheshom.net

_____________

‏صلی الله علیک یا یا اباصالح المهدی

🔹 سخنرانی

🔹 مراسم تعظیم شعائر اهل بیت علیهم السلام
به دعوت حاج حسین امامی

🔹 ‌سه‌شنبه ۵ تا پنجشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۱۵

موضوع: عقلانیت فاطمی، عقل اجتماعی (بخش۱)

🔹 میبد، نرسیده به میدان شهرداری، مسجد امام صادق علیه السلام

@menbar_ansari

_____________

مجلس مسجد امام صادق علیه السلام میبد ۱۴۰۰/۱۱/۵
موضوع: عقلانیت فاطمی؛ عقل اجتماعی(بخش اول)

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب و کسب اجازه از محضر حجت الاسلام‌انصاری.
از جمله موضوعاتی که در ایام فاطمیه سال ۱۴۰۰ به عنوان یکی از پر مخاطب‌ترین و جامع‌ترین موضوع در حوزه فاطمیات و مباحث پیرامون حضرت زهرا(س) ،جناب استاد در مورد آن سخنرانی کردند ،موضوع عقلانیت فاطمی بود که در این مبحث به عقل سیاسی(ذکر ۱۵ مورد) و عقل الهیاتی(ذکر ۵ مورد) پرداختند و در دنباله این مباحث در مورد عقل اجتماعی سخن گفتند. این مبحث یکی از مباحثی است که در عقلانیت و اندیشه حضرت فاطمه (س) و خردی که آن بانو از آن برخوردار بوده اند ، راهگشای اندیشه است.
تمایز عقل اجتماعی یا خرد اجتماعی یعنی؛ نوعی از درک و آگاهی ما در بارۀ اجتماع انسانی که به تناسب محیط فعالیت و موضوعی که به آن می‌پردازیم متفاوت می‌شود. همانطور که خرد الهیاتی داریم که به موضوع مربوط به هستی شناسی و مبدأ و معاد و خالق می‌پردازد، و به اصطلاح دینی به آن توحیدیات و معارف دینی می‌گویند، و همانطور که در عقل سیاسی، اصول، مبانی و پایه‌های اندیشه سیاسی است که آن حضرت در عمر کوتاه خود بسیار بر آنها پای فشردند و طبیعتاً آن حضرت برای عمل سیاسی خود، اندیشه سیاسی داشتند؛ در بحث مسائل اجتماعی هم فاطمه(س) دارای خرد برتری است که بزرگان ، حکما و فلاسفه در این جایگاه باید سر تعظیم فرود آورند. البته باید گفت هر آنچه می دانیم و ذکر میکنیم کمتر از جایگاه و اندیشۀ حضرت زهرا (س) است، زیرا در نگاه دینی ما این امر روشنی است که بر اساس روایات معتبر در احادیث شیعی، اسلامی که جایگاه ویژه‌ای برای حضرت زهرا(س) قائل شده است.
در مقدمۀ بحث اجتماعی و عقل اجتماعی باید گفت ؛ انسان یک موجود اجتماعی است و حس‌هایی مانند برادری، جوانمردی، شجاعت، و ایثار در زمینه زندگی اجتماعی شکل می‌گیرد و انسان نمی‌تواند زندگی فردی داشته باشد زیرا در همه امور خود از جمله خوراک، پوشاک، مسکن …محتاج دیگران است. در احکام دینی و به خصوص فقه شیعی، نگرش اهل بیت(ع) در برابر قرائتهای دیگری که هست ، به شدت اخلاق، احکام، قوانین، مکروهات و مستحبات اش اجتماعی است. برای نمونه مسجد در اسلام یک نهاد اجتماعی است و اولین مسجد را پیامبر در منطقه قبا پی گذاشتند . نماز به عنوان یک فریضه واجب است که در آن به جماعت تاکید شده است. بسیاری از احکام قرآن سویه اجتماعی دارد مانند: وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ(بقره/۴۳) زیرا معمولاً خطابات قرآنی جمع است. این نمونه ها و دلایل نشان می‌دهد که احکام دین و قرآن سویه‌ای اجتماعی دارد و ابتداءاً برای اجتماعی از مخاطبانش صادر شده است. همچنین بنگرید که در سوره حمد در آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین یک نگاه جمعی وجود دارد. یا آنجا که خداوند به حضرت مریم امر می‌کند که با رکوع کنندگان نماز بگزارد: یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ( آل عمران/۴۳) و حضرت مریم وارد شدند و دیدند صفوفی از ملائکه به نماز ایستادند. اینها و صدها نمونه دیگر، نشان دهنده اجتماعی بودن آیات قرآن است.
با توجه به مقدمه ای که ذکر شد باید گفت که از این سخنان در مبحث اجتماع و سویه اجتماعی اینگونه دریافت می‌شود که : ۱- اکثریت علما و فلاسفه معتقدند که زیست انسان، اجتماعی است. ۲- قرآن، دین و احکام اهل بیت(ع) سویه اجتماعی دارد. ۳- حضرت زهرا(س) در عقلانیت و تفکر برتر و برینی که دارد در عقلانیت اجتماعی شخصیتی فوق‌العاده است. بنابر این به ذکر مواردی از مصادیق عقل اجتماعی ایشان پرداخته می شود.
اولین مورد، «اهتمام به امور جامعه اسلامی» است. در مسائل اجتماعی یکی از وجوه عقل اجتماعی حضرت زهرا(س) 《اهتمام به امر جامعه 》 است.و این خصیصه قبلا در رسالت پیامبر آفتابی و عملی شده است و پیغمبر اکرم(ص) در سخنان نورانی و سیرۀ هدایتگر خود که برای جامعه بشری سرمایه‌ای عظیم شده و به یادگار مانده است به وضوح بیان کرده و میفرمایند: «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» آن‌که صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست. لذا این نمونه از اهتمام و اهمیت به امور جامعه مسلمانان در عقلانیت اجتماعی حضرت زهرا (س)
نمود واضح و آشکاری دارد و اهتمام ایشان به امور مسلمین فوق العاده است . فاطمه(س) برای اهمیت امر مسلمانان و جامعه اسلامی جان خود را به خطر انداخت و برای سرنوشت و آینده اجتماع مسلمانان به مسجد آمد و خطبه خواند تا بلکه در جهت روشنگری و جهت بخشی بیشتر به مردم ، آنان را از خطرات سقیفه و بحرانهایی که در برابرشان است آگاه سازد .

_____________

مجلس مسجد امام صادق علیه السلام میبد ۱۴۰۰/۱۱/۶
موضوع : عقلانیت فاطمی؛ عقل اجتماعی ( بخش دوم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی طول عمر با عزت برای حجت‌الاسلام‌انصاری.
یکی از،سه محور در عقلانیت فاطمی ،عقل اجتماعی است. از نگاه اهل نظر، انسان موجودی اجتماعی است و انسان بدون اجتماع نمی‌تواند زندگی کند حتی کمالات نفسانی انسان، در زندگی فردی محض، نمی‌تواند بروز و ظهور واقعی خود را پیدا کند و خدا انسان را اینگونه آفریده است. حضرت زهرا (س) در انسان شناسی خود از این موضوع مهم آگاهی داشته‌اند و لذا یکی از نکته‌های قابل بررسی در تفکر حضرت زهرا(س) نگاه اجتماعی ایشان است و تفکر و خردی که در مورد اجتماع دارد. گفته شد که اولین مورد قابل ذکر ؛ اهتمام به امور مسلمانان است. اگر اهتمام به امر مسلمانان نبود، دختر پیامبر با آن جایگاه و عظمتی که داشت شاید میشد دشمنانش بر او خرده بگیرند که زیان کرده بود از اینکه در برابر مردان نامحرم وارد میدان مبارزه با سقیفه و دفاع از امامت شده بود تا جاییکه شبها بر در خانه مهاجر و انصار برای دعوت آنان به ایستادگی و حقیقت طلبی رفته بود. اگر اهتمام به امر مسلمانان در میان نبود و دختر پیامبر(ص) اهمیت به وضعیت و سرنوشت مردم نمی‌داد و اگر مسائلی از قبیل هدایت، آگاه‌سازی و حتی اقتصاد و معیشت مردم برای حضرتش مطرح نبود ، چرا باید حضرت زهرا(س) راه را برای آنگونه سختی‌ها و هجوم ها بر خود و خانه‌اش هموار کند؟ بدتر از همه اینها اینکه با غوغاگران خشن رودر رو و درگیر شود و فرزند و بلکه جان گرامی خود را در این راه از دست بدهد؟
تاریخ زندگی شان نشان می‌دهد که حضرت چه همت عالیی در امور مسلمانان داشته است. در حقیقت، خطبه مسجد و منزل، بیانی واضح از این واقعیت است که مسائل اجتماعی تا چه اندازه در نظر ایشان مهم بوده است. فاطمه نگران این است که چه بر سر مردم خواهد آمد و وضعیت مردم چگونه خواهد شد؟ اینکه مردم با پیامبر(ص) به کجا رسیدند و با پشت کردن به میراث رسالت و امامت به کجا خواهند رسید؟
همانطور که حضرت زهرا(س) در زمینۀ عقل سیاسی، مبانی خود را در مقابل خلیفه بیان کردند و پیش‌بینی‌هایی از آینده را مطرح کرده و هم گذشته و هم آینده آنها را تحلیل کردند. آینده‌ای که در آن، بعدها، جامعه اسلامی در دوران خلافت ابوبکر شاهد چه خونریزیهایی بود و ابوبکر پرچم‌دار جنگهایی شد به نام‌ جنگهای ردّه.
نگرش حضرت فاطمه(س) در آن تاریخ، حاکی از احساس مسئولیت ایشان در برابر اجتماع است. حضرت زهرا(س) آیندۀ جامعه اسلامی را می‌بیند و رنج می‌برد که میراث پیامبر بر باد رفته و آن امنیت، صلح، برابری، برادری و ایثار، جای خود را به خشونت، جنگ، خونریزی و فقر اقتصادی و تضاد طبقاتی می‌دهد. اکنون باید پرسید چرا حضرت زهرا(س) این اندازه خطرات را به جان می‌خرند و تحمل میکنند؟؟
بخش عمده‌ای از تاریخ زندگی بانوی بزرگ اسلام به اهتمام ایشان به امور مسلمانان، ربط و پیوند دارد و حضرت زهرا (س) در تعقل اجتماعی و نگاه اجتماعی خود ،امور مسلمین و جامعۀ مهاجر و انصار و آیندۀ جامعه را در اولویت اندیشه و خرد اجتماعی خود -همچون اندیشه سیاسی اش- قرار داده و در راه اهتمام به امور مسلمانان حتی از نثار جان خود دریغ نکرده است.

_____________

مجلس مسجد امام صادق علیه السلام میبد ۱۴۰۰/۱۱/۷
موضوع: عقلانیت فاطمی؛ عقل اجتماعی (بخش سوم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب خدمت حجت‌الاسلام‌انصاری.
در دنباله مباحث ، مقدمات بحث بدان جا رسید که احکام قرآن معمولا سویه اجتماعی دارد و سپس بر افراد صدق می کند و منطبق می گردد. و دیگر اینکه از جمله موارد مهم در زندگی افراد جامعه اهتمام به امور یکدیگر است و اینکه در زندگی حضرت زهرا(س) اولین مورد از عقل اجتماعی «اهتمام به امور» مسلمانان است. از زمانی که تاریخ گزارش می‌کند؛ آمد و شد ، گفتن و شنودن، برخاستن و نشستن ایشان تا آنجا که تاریخ ذکر می‌کند در تمام صحنه‌های آن، اهتمام به امور مردم به چشم می‌خورد. آنچنانکه گویا حضرت زهرا(س) زندگی شخصی ندارد و همه را وقف مردم کرده است. به همین جهت است که این بزرگان الگو هستند. می دانیم که اهتمام ورزیدن به امور مسلمانان، جزء لوازم مسلمانی است و حضرت رسول(ص) فرمودند : مسلمان نیست کسی که در پی امور مردم مسلمان نباشد. مسلمان حقیقی اهل همت در امور است. و جناب استاد اشاره کردند که زندگی حضرت فاطمه، مظلومیت و همه سختی‌های ایشان در همین راستا بوده است تا مردم دچار گمراهی و اشتباه نشوند و خط و مرز میان حق و باطل، جدا بماند.
جناب استاد در مورد دوم و سوم از عقل اجتماعی حضرت زهرا(س)؛ «نگرش اجتماعی داشتن» و «تشخیص مسائل اجتماعی» ، چنین بیان فرمودند: آنکه به جامعه اهمیت می‌دهد طبیعتاً نیازهای جامعه را می‌فهمد و تشخیص می‌دهد کجای جامعه نیازمند یاری است و کجایش خلل دارد. این نوع نگاه از نگاه اجتماعی انسان سرچشمه می‌گیرد. حضرت زهرا(س)” نگرش اجتماعی “داشتند بدین معنا که این نوع نگرش آدمی را واقف می‌کند ،متوجه میکند، حساس می‌کند نسبت به مسائلی که در جامعه می‌گذرد. در مشکلات اجتماعی جامعه، تفکر می‌کند تا دریابد که آنان به چه نیازمندند و چه نوع کمکی می‌خواهند.
حضرت زهرا(س) یک زن از بین چهار زن تاریخ بزرگ در جهان ایمان و معنویت هستند که سیده همه عوالم هستی میباشند. ولی با این حال، در فضای جامعه مکه، از چشم ابوسفیان و مردم عادی یک زن جوانی هستند که در میان جامعه اسلامی می زیستند .در میان جمعیت زنان آن روز مکه و مدینه بنگرید که حضرت زهرا(س) چه نگرش ویژه‌ای به نسبت با زنان جامعه خودش دارد، که نمونۀ آن، دفاع از حقوق زنان، یکی از کارهای ایشان است که در جهت احقاق حقوق جامعه زنان در جمعیت آنروز عرب
بود.
در این زمینه، حضرت با تمام توان برای حقوق پایمال شده زنان در میان جامعه قریش و مهاجرین می کوشید با آنکه قبیله قریش و قبایل دیگری، سابقه زنده به گور کردن دختران داشتند و زن ستیزی و پایمال کردن حقوق زن، امری عادی و تهمت و توهین به زن، خمیر مایه‌ی نهادشان شده بود. در چنان روزگاری، حضرت زهرا(س) رهبر جریانی شدند که دفاع ازحقوق زنان سرلوحه کارشان بود . جالب اینکه، یکی از اشخاصی که در جامعه آنروز علیه زنان و به شدت زن ستیز بود ؛ عمر خطاب است که در برابر فعالیت‌ها و جریانات حضرت ایستاده بود و حتی شعار می ساخت که «انَّ النساء شیاطین خلقن لنا/ نعوذ بالله من شرّ الشیاطین» (زنها شیطان آفریده شدند و همه ما به خدا پناه می‌بریم از شر شیاطین)
در اینجا باید یادکرد آنها که زن را ناقص العقل می‌شمارند و به زن توهین می‌کنند در واقع رهبرشان حضرت زهرا(س) نیست. امام باقر (ع) فرمودند : جز آدم پست، کسی به زن توهین نمی‌کند.
به هر حال، حضرت زهرا (س) در راستای مبارزات اجتماعی خود، پاسخ کوبنده ای به شعار زن ستیزانۀ گروه عمر دادند:
«انَّ النساء ریاحین، خلقن لنا / و کلنا تشتهی شمّ الریاحین»
(زنان گلهای خوشبویی هستند که برای ما آفریده شده‌اند و همه ما آرزومند بوییدن گلهای خوشبوییم)
حضرت زهرا(س) علاوه بر نگرش اجتماعی، تشخیص اجتماعی قویی نیز داشتند. حتی در مورد مسئله ارث زنان، تلاشی به موقع کردند تا نوخلیفگان مدینه، دوباره حکم جاهلیت را در جامعه زنده نکنند و به بهانه اینکه فاطمه (س) دختر پیامبر را از ارث محروم کرده‌اند ، حق ارث زنان را از بین نبرند و همانطور که‌ در خطبه خود نیز میفرمایند: «وَ اَنْتُمْ اَلاْنَ تَزْعَمُونَ اَنْ لا اِرْثَ لَنا؟
اَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ تَبْغُونَ؟ “وَمَنْ أَحْسَنُ مِنْ اللهِ حُکْماً لِقَوْم یُوقِنُونَ”.اَفَلا تَعْلَمُونَ؟ بَلى تَجَلّى لَکُمْ کَالشَّمْسِ الضّاحِیَهِ اَنِّی ابْنَتُهُ. اَیُّهَا الْمُسْلِمُونَ اَاُغْلَبُ عَلى اِرْثِیه؟ یَابْن اَبِی قُحافَهَ! اَفِی کِتابِ اللهِ اَنْ تَرِثَ اَباکَ وَ لا اَرِثَ اَبِی؟ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً فَرِیّاً؛ عجب این که شما چنین مى پندارید که خداوند ارثى براى ما قرار نداده ـ و ما از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) ارث نمى بریم! ـ .آیا از حکم جاهلیّت می خواهید پیروى کنید؟ چه کسى حکمش از خدا بهتر است براى آنها که اهل یقینند؟ آیا شما این مسائل را نمى دانید؟ آرى مى دانید، و همچون آفتاب براى شما روشن است که من دختر اویم.

اى مسلمانان! آیا باید ارث من به زور گرفته شود؟ اى فرزند ابى قحافه! به من پاسخ ده! آیا در قرآن است که تو از پدرت ارث ببرى و من از پدرم ارثى نبرم؟ چه سخن ناروایى!»
حضرت زهرا(س) تشخیص می‌دهد که این حاکمیت در پی آن است تا در حوزه اجتماعی و مسائل اجتماعی حقوق طیف هایی از جامعه را پایمال کند. این نیز نمونۀ تشخیص درست از یک مسئله اجتماعی است که در عقل اجتماعی حضرت میتوان به آن اشاره کرد که حضرت فاطمه(س) تشخیص می‌دهند که حق ارث زنان یک مسئله اجتماعی است مثل دیگر حقوق زنان ، و در بستر دفاع از حقوق زنان. در مجموع باید گفت حضرت فاطمه دارای قدرت شگرفی در تشخیص مسائل اجتماعی از قبیل ارث زنان بوده‌اند همچنانکه در تشخیص جریان انحرافی سقیفه موفق بوده‌اند و برای مقابلۀ با آن به موقع ایستادگی کردند و در جهت اثبات حقانیت امامت، نیز بالاخره پیروز میدان شدند.

_____________

🔹🔹🔹 سه ذکر مهم از اذکار صبح و شام؛

🔹 پیش از طلوع و غروب آفتاب «ده مرتبه» بگو:
«سُبحَانَ اللّٰهِ وَ الحَمدُللّهِ وَ لا إلهَ إلّا اللّهُ وَ اللّهُ أکبَرُ»
«ترجمه: منزه است خدا و ستایش مخصوص خداست و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر است»

🔹 پیش ازطلوع وغروب آفتاب «ده مرتبه» بگو:
«أَعُوذُ بِاللّٰهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَأَعُوذُ بِاللّٰهِ أَنْ یَحْضُرُونِ إِنَّ اللّٰهَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.»
«ترجمه: پناه می‌برم به خدای شنوای دانا، از وسوسه‌های شیاطین و پناه می‌برم به خدا از این‌که نزد من حاضر شوند، به درستی که خدا شنوا و داناست.»

🔹 پیش از طلوع و غروب آفتاب «ده مرتبه» بگو:
«لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ، لاشَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، یُحْیى وَ یُمیتُ، وَ هُوَ حَیٌّ لایَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ.»
«ترجمه: معبودی جز خدا نیست، شریکی برایش نمی‌باشد، فرمانروایی و ستایش ویژۀ اوست، زنده می‌کند و می‌میراند و او زنده‌ای است که هرگز نمی‌میرد، خیر فقط به دست اوست و او بر هر کاری تواناست.»

@menbar_ansari

_____________

‏صلی الله علیک یا یا اباصالح

🔹 سخنرانی

در چهلمین روز درگذشت صدیق اهل بیتی،
مرحوم حاج جواد زارع هرفته

🔹 جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۵:۴۵ تا ۱۶:۳۰

موضوع:
عقلانیت فاطمی، عقل اجتماعی (بخش۲)

🔹 مهریز، هرفته، حسینیه سیدالشهدا علیه السلام

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
لینک پخش زنده (لایو) و تصویری در اینستاگرام
منبرها، کلاس و نشست ها- حسین انصاری:
https://instagram.com/menbar_ansari?i

_____________

مجلس حسینیه سیدالشهدا(ع) مهریز، هرفته، ۱۴۰۰/۱۱/۸
موضوع: عقلانیت فاطمی؛ عقل اجتماعی( بخش چهارم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ارادت و احترام خدمت حجت‌الاسلام ‌انصاری.
در مباحث عقل اجتماعی حضرت زهرا(س) سه مورد بیان شد . اولین مورد؛ «اهتمام به امور مسلمانان» است که در اسلام نیز بسیار به آن اهمیت داده شده است . دومین مورد ؛ «نگرش اجتماعی» داشتن که نگاه اجتماعی حضرت بر آن استوار است. انسان دارای یک زندگی اجتماعی است و در این زندگی اجتماعی به یکدیگر محتاج هستند و حضرت با توجه به این دیدگاه که امروزه متکی به دانش روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی است وارد چالش تاریخی خودشان با خلافت شدند و برای سرنوشت جامعه اسلامی و برای آگاه کردن مردم از وضعیت و نقش آنها در جامعه به تلاش‌ بسیاری کردند. با این هدف که حقوق انسان‌ها در جامعه اسلامی پایمال نشود و مردم در تشخیص راه از چاه و ظلمت از نور دچار مشکل نگردند . در نگرش اجتماعی حضرت زهرا(س) تاکید می شود که به جامعه به عنوان یک اجتماع انسانی نگاه کنیم ،نه یک پازل اقتصادی که فقط در پی سود و زیان باشد تا هر کجا سود بیشتری است ،به همان طرف سوق داده شویم .
حضرتشان، این نوع از نگاه اجتماعی را در خطبه خود در مسجد مدینه دارند ، آنجا که طبقات اجتماعی حاضران را که متشکل از مهاجر و انصار بودند، دسته بندی می‌کند و حقوق هر یک را یادآور می‌شود . فاطمه(س) در خطبه‌ها، کلمات و گفته‌هایش نگرش اجتماعی دارد.
در حدیثی، راوی چنین می‌گوید: «خدمت ایشان شرفیاب شدم و گفتم موعظه‌ام کنید و حضرت به خدمتکار خود گفتند کاغذ یادداشت مرا بیاورید. که یادداشت های از سخنان پیامبر برای من مثل حسن و حسین ارزشمند است. یادداشت را آوردند و خدمت بی‌بی دادند. یک بند آن چنین بود که ؛ قطعاً به خدا ایمان نیاورده کسی که همسایه‌اش از دردسرها و آزارهایش آسوده نباشد و امنیت نداشته باشد.» یعنی چنان کسی دارای ایمان نیست. این جمله حاوی یک نگرش عمیق اجتماعی است. بدین معنا که فرد باید به گونه ای زندگی کند که همسایه در کنار او آرامش داشته باشد و مومن یعنی یک دامن امن، یک انسان ایمن، که مردم در کنار او ،احساس آرامش می‌کنند. این یک نگرش اجتماعی جامعه ساز است که حضرت به آن اشاره داشتند.
یا آن هنگام که امام حسن (ع) فرمودند : نیمه‌های شب مادر دعا می‌کردند و دعاها برای دیگران بود و چون امام حسن سوال کردند ،حضرت زهرا(س) فرمودند : یا بنی الجار ثم الدار، یعنی اول همسایه.
اینها اوج نگرش اجتماعی داشتن است. به دلیل برخورداری از همین نگرش اجتماعی است که حضرت در برابر ویرانگران جامعه، حتی اگر از اصحاب بوده باشند در زمان حیات پیامبر(ص) شجاعانه ایستادند.
سومین مورد ؛ «تشخیص مسائل اجتماعی» توسط حضرت زهرا(س) است از آنرو که ایشان از عالیترین تشخیص ها نسبت به مسائل اجتماعی برخوردار بودند. برای نمونه ، در سایۀ همان نگرش اجتماعی و آگاهی که نسبت به حقوق زنان دارند ،تشخیص می‌دهند که خلفای غاصب در پی بازگرداندن جامعه به عصر جاهلیت هستند و در خطبه خود از جمله مواردی که طی دفاع از حق میراث خودشان بر آن تاکید می‌ورزند مسئله ارث است تا غاصبان نتوانند به بهانه‌های واهی زنان را پس از پیامبر(ص) به مانند عصر جاهلیت و قبل از ظهور اسلام از ارث محروم کنند.
جناب استاد در ادامه به موارد دیگری از تشخیص اجتماعی حضرت بیان فرمودند ؛ که بیانگر ” اهمیت دادن ایشان به مسائل اجتماعی” است. حضرت زهرا (س) مسائل جامعه را می‌بینند و به آن اهمیت می‌دهند. به عنوان مثال در جامعه‌ای گرسنگی یک مسئله بزرگ اجتماعی است مثل جوامع آفریقایی. ولی گاهی در یک جامعه بهره‌مند از رفاه اقتصادی، مسئله اعتیاد یا کارتن خوابی مسئله اصلی است.
لازم به یادآوری است که بخشی از مسائل اجتماعی، مربوط به آسیب ‌هایی است که در جامعه بروز پیدا می‌کند و بخشی مربوط به تبعیض طبقاتی است که در جامعه وجود دارد .یکی از مسائل اجتماعی که در بحران فوت پیامبر و جریان سقیفه پدید آمد و زمان حضرت اتفاق افتاد کاری بود که خلیفه اول بر اثر توصیۀ معاون اول خلیفه، که بعداً خلیفه دوم شد ؛ و در نتیجۀ تصمیماتی که در اتاق فکر ابوسفیان با مشاوره گرفتن از یهودیان مدینه و خارج آن گرفتند تصمیم به قطع شریان اقتصادی و منابع تغذیه مادی برای جمعیت امامتی و مجموعه هوادارن علی(ع) و خاندان پیامبر بود . در اولین گام و به سرعت فدک را مصادره کردند و بخشی از زمین‌های ایشان را نیز گرفتند و همچنین سهم ایشان از بیت پیامبر(ص) را تصرف کردند. به همین شیوه، شریان اقتصادی برای تأمین هزینه های خاندان پیامبر را قطع کردند .

یکی از جمله هواداران خاندان پیامبر که این مظلومیت و ظلم را تحمل کرد ؛ جناب ابوذر بود که با اینکه در اوایل اسلام صاحب اموال و املاکی بود اما در زمان شهادت و در تبعید توسط حکومت عثمان، جز یک بُز، هیچ امکاناتی برای زندگی نداشت و در نهایت، دستگاه خلافت، رمق زندگی اقتصادی او را گرفت و عرصه زندگی را بر او تلخ و تنگ کرد.
حضرت زهرا(س) از همان آغاز پیدایش جریانها، یعنی از سالها پیشتر، ناظر بر این مسئله مهم بوده است و برای مقابلۀ با آن راهبردهایی داشته‌اند. این گونه اندیشه کردن و تامل در فهم مسائل اجتماعی، نشان از موارد سه‌گانۀ عقل اجتماعی دارد؛ هم نشانۀ اهمیت دادن حضرت به مسائل اجتماعی است و هم از نگرش اجتماعی داشتن وی ریشه می گیرد و در آخر، اینکه آشکار می کند که ایشان از مسائل اجتماعی، آگاهی عمیق دارد.
بی شک حضرت زهرا(س) نه تنها در عقل سیاسی و عقل الهیاتی ،بلکه در عقل اجتماعی نیز دارای نبوغ ذهنی و علمی الهی بودند که هدفشان ادامه رسالت و هدایت جوامع بشری و دفاع از حقوق انسان‌ها و کرامت انسانی بود .

_____________

💠 دوازدهمین جلسه پژوهشهای دینی یک
دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۷:۴۵ تا ۱۹:۱۵
با احتساب وقت نماز

💠 گروه پژوهشهای دینی ۱ مجموعه فرهنگی امام صادق علیه السلام میبد،

دستور جلسه؛
۱- ارائۀ طرح
۲- گزارش کار
۳- بررسی مقالات

🍀🍀🍀
میبد، مجموعه فرهنگی امام صادق(ع)، اتاق پژوهش
🔶 یادآوری؛ جلسه عمومی نیست.

🌐www.sheshom.net

_____________

‏صلی الله علیک یا یا اباصالح

🔹 سخنرانی

در چهلمین روز درگذشت خدمتگزار آستان سیدالشهدا علیه السلام
مرحوم آسید حسن آقا علمچی

🔹 سه‌شنبه ۱۲ تا پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۹ تا ۱۹:۴۵

موضوع:
عقلانیت فاطمی، عقل اجتماعی (بخش۳)

🔹 میبد، بلوار شهید جعفری نژاد، خ سفال، حسینیه سادات

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
لینک پخش زنده (لایو) و تصویری در اینستاگرام
منبرها، کلاس و نشست ها- حسین انصاری:
https://instagram.com/menbar_ansari?i

_____________

مجلس حسینیه سادات، میبد، ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
موضوع: آیت‌الله صافی(قدس سره) و جایگاه مرجعیت شیعه

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی سلامتی و طول عمر برای حجت‌الاسلام‌انصاری
روز دوازدهم بهمن ماه (سال جاری ۱۴۰۰) با درگذشت اندوهبار شیخ المراجع، حضرت آیت الله حاج شیخ لطف‌الله صافی (قدس سره) روبرو شدیم . طول عمر پربار ایشان در خدمت به مذهب اهل بیت علیهم السلام و فقه شیعه و عقائد مذهب، بیش از یک قرن بود. آنها که هنوز باورشان نیست، ایمان، عبادت و معنویت و مناسک دینی با آدمی چه می‌کند، بنگرند که چگونه مرجعیت شیعه یکصد و سه سال عمر سپری می کند، در کمال هشیاری و توانایی زندگی، تدریس و تألیف می کند و یک روز هم دچار فراموشی یا بیماری های روحی و روانی نمی شود. نه تنها امور عادی زندگی بلکه مطالب پیچیده علمی را حتی برای دقایقی از یاد نمی‌برد.
ناگفته نماند که مدعیان ستیزه گر چه حسادتهایی به شخصیت‌های شیعه نمی‌‌ورزند که حتی متعرض طعنه و جسارت به بلندای عمر آنان نیز دارند و زبان طعنه و استهزاء آنان در مشایخ مذهب، همواره زشتی باطنشان را آشکار کرده است.
استاد انصاری در همین زمینه، در بیانات خود تصریح کردند؛ همانطور که سالها پیش نیز گفته بودند و در گاهنوشت هایشان به مناسبت درگذشت آیت الله صافی(ره) برای اولین بار نوشتند و در سایت شخصی و کانال‌های خود مکتوب هم کردند که در کمتر دوره‌ای از ادوار فقاهت شیعه، خدا به اندازه این دوران عمر بعضی از مشایخ شیعه را طولانی نکرده است و ناگفته پیداست که در این مسأله، یک رمز الهی وجود دارد و عنایت و لطفی از ربانیت حضرت ولیعصر ارواحنا له الفدا نسبت به جامعه تشیع است. این اتفاق نادر، نشان می‌دهد که خالی شدن حوزه‌ تشیع از مراجع بزرگ و حافظان سنت های اصیل شیعی، می توانسته بسیار خطرناک بوده باشد که به لطف خداوند تا کنون محافظت و نگاهبانی الهی را با خود داشته است. آگاهان به تاریخ حوزه در یکی دو قرن اخیر واقفند که حوزه کمتر به خود دیده که در کمتر از دو دهه اخیر (حدوداً پانزده سال) خدا به مراجع بزرگ شیعه در قم و نجف، اینچنین عمر طولانی همراه با صحت و قدرت اداره داده باشد. در حالیکه همزمان البته برای بعضی از بزرگان و مشایخ‌ حوزه اصلا این فرصت‌ها پیدا نشد. برای نمونه شمار عمر ؛ آیت الله نجفی مرعشی ۹۳ سال (۱۲۷۶-۱۳۶۹ش)، آیت الله خویی ۹۳ سال (۱۲۷۸-۱۳۷۱ش)، آیت الله سید عبدالأعلی سبزواری ۸۳ سال (۱۲۸۹-۱۳۷۲ش)، شهید آیت الله میرزا علی غروی تبریزی ۶۸ سال (۱۳۰۹-۱۳۷۷ش)، آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی ۹۵ سال (۱۲۷۸-۱۳۷۲ ش)، آیت الله میرزا جواد تبریزی ۸۰ سال (۱۳۰۵-۱۳۸۵ش) بوده است. اما در دو دهه اخیر، گذشته از مراجع بزرگ حاضر -حفظهم الله- امثال آیات عظام؛ مکارم شیرازی (م۱۳۰۵ش) شبیری زنجانی (م۱۳۰۶ش) سید سیستانی (م۱۳۰۹ش) که بحمد الله بالای ۹۰ سال دارند برای بعضی دیگر از خواص مراجع بزرگ شیعه، که مؤید به عنایات خاصۀ الهی بوده‌اند، در این دوران، شمار عمر مبارکشان از یک قرن گذشته است. مانند آیت‌الله صافی (رض) و حضرت آیت‌الله وحید خراسانی (اطال الله بقائه الشریف).
در تاریخ تشیع نیز افرادی بودند که در عمر خود معاصرت و وکالت از چند امام را در کارنامه عمر بلند خود داشه‌اند. پس باید توجه داشت که چنین عمرهای طولانی انباشته از خیر و برکات، که خداوند به بعضی از مشایخ و بزرگان شیعه عنایت می‌کند بی دلیل و بدون حساب نیست. مدار گردش عالم به اراده حضرت بقیهالله وابسته است و بی شک عنایت خاص ایشان در کار است.
به عنوان نمونه جناب شیخ عثمان بن سعید که اولین سفیر از سفراء چهارگانه امام عصر ارواحنا فداه می باشد در آغاز عمر شریف خود در خدمت امام جواد علیه السلام بود و سپس صحبت و وکالت از محضر سه امام پس از ایشان را داشت ؛ سه امام شهید و یک امام غائب. زیرا شیعه‌ای که اصحاب خانه امام خود و دستخط امامش را و بزرگان شایستۀ پیرامون ائمه خود را به خوبی در طی سالیان متمادی و در محضر امامان گذشته و حال، می شناخت و آنان را چون جان عزیز، گرامی می داشت در بحرانها و فتنه ها و خفقان ها به آسانی دچار گمراهی و انحراف فکری نمی شد و از هدایت استادان و مشایخی برخوردار بود که به نزدیکی امام شناخته میشدند
این یکی از عنایاتی است که پشت این مسئله وجود دارد و لطف ویژه‌ای است که برای بزرگانی که استوانه‌های مذهب تشیع هستند به لطف خدا، چنین عنایتی در مقاطعی از تاریخ فقاهت و رهبری شیعه، رخ می دهد.
جناب استاد انصاری در ادامه بیانات خود در مورد آیت‌الله صافی گلپایگانی فرمودند که :” از وقتی که در فضای علوم دینی چشم باز کردم با نام ایشان در کتاب «منتخب الاثر» که درباره احادیث امام زمان(عج) است ،آشنا شدم.

این همان کتابی است که آیت‌الله بروجردی تجلیل بسیار شایانی از تألیف آن کردند و تعبیرشان این بود که سالها آرزو داشتم کتابی اینچنین درباره امام زمان (عج) می نوشتم و آن آرزو را آقای صافی گلپایگانی انجام دادند “.
پس باید گفت با رفتن چنین عالمانی ، خلأ و رخنه‌ای در اسلام پدید می‌آید که هیچ چیزی و هیچ شخصی نمی‌تواند این خلأ را پر کند. فقیهان شیعه که امام حسن عسکری (ع) درباره آنان میفرمایند: « و اما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام أن یقلدوه» از فقیهانی که نگاه دارنده نفس خویش و حفظ کننده دین و آئین خویش و مخالف با هوا و خواهش نفس و مطیع و فرمانبر امر مولاى خود هستند بر عموم مردم است که از چنان پیروی کنند.» ( احتجاج ، احمد بن على طبرسى‏ ج۲ ص ۴۵۶ ؛ بحارالانوار،علامه مجلسی : ج ۲ ص ۸۸ ؛ جامع الاحادیث الشیعه، سید بروجردی : ج ۱ص ۳۱۴ ؛ میزان الحکمه ،محمدی ری شهری : ج ۳ ص ۲۶۲۲ ) در این حدیث شریف، رهنمود امام(ع) آن است که جامعه شیعه باید دنباله رو چنین فقیهانی باشد، فقیهی که حافظ دین مردم و مطیع امر امام عصر(عج) است و تمام زندگی‌اش پیروی از ولی خدا و امام معصوم است. شیعه باید مسیر زندگی ایمانی اش را از او یاد بگیرد و همه امورات خود از جمله احکام فقهی، مانند نماز ، روزه و همه امور دینی و معنوی و مناسک مذهبی خود را با دنباله روی از اینگونه فقیهانی سپری کند و در این زمینه پاسداشت حرمتی را که اهل بیت(ع) مقرر کرده‌اند داشته باشد .

_____________

مجلس حسینیه سادات ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
موضوع: عقلانیت فاطمی؛ عقل اجتماعی( بخش پنجم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و درود و سپاس خدمت حجت‌الاسلام ‌انصاری.

بعد از عقل سیاسی و عقل الهیاتی ، جناب استاد به عقل اجتماعی پرداختند. سه بخش را مطرح کردند . بخش اول در مقدمات ذکر شد که انسان بالفطره موجودی اجتماعی است و می‌تواند به صورت نسبی منزوی زندگی کند ولی به صورت کلی نمی‌تواند به همین جهت در بحث عنوان شد که آیات، احکام و خطابات سویه اجتماعی دارد. به طور نمونه آیاتی از قرآن که با (یا ایها الذین …) شروع شده است و حتی رسالت پیامبر طبق نص قرآن یک رسالت همگانی و عام است : وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّهً لِلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ .و ما تو را جز برای اینکه عموم بشر را (به رحمت خدا) بشارت دهی و (از عذابش) بترسانی نفرستادیم، و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.( سبأ /۲۸). و نشان می‌دهد که مخاطب پیامبر تمام مردم جهان هستند و یک رسالت فراگیر و همگانی است و سویه اجتماعی دارد. اجتماعیات یک مسئله مهم در دین و مخصوصا مذهب تشیع که تنها قرائت درست از اسلام اهل بیت(ع) است. با این مقدمه در عقل اجتماعی مواردی ذکر شد؛ مورد اول «اهتمام به امور مسلمانان» بود . آنهایی که در عقل اجتماعی دچار مشکل شده‌اند از اهتمام به امور دیگران غافل هستند و به درد «به من چه؟» دچار شده‌اند. در حالیکه ملاک حضرت زهرا(س) در عقل اجتماعی ،اهتمام و رسیدگی به امور مسلمانان جامعه است. مورد دوم «نگرش اجتماعی داشتن» است . در عقل اجتماعی این مورد بدین معناست که نگاه فردی در جامعه نداشته باشید و حضرت زهرا(س) نگرش اجتماعی نسبت به مسائل داشتند و از موضع فردی با جامعه برخورد نمی‌کردند و حتی حضرت در خطبه مسجد و منزل نگاهی اجتماعی دارند. در خطبه مسجد ، از افکار مردم گذشت که دختر پیغمبر برای باز پس گرفتن فدک که (ارث نبود ) و ابوبکر آن را غصب کرده بود ،به مسجد آمده در حالیکه در خطبه مسجد حضرت زهرا(س) برای دفاع از رسالت پیامبر و امامت امیرالمؤمنین سخن گفتند تا زشتی و ناکارآمدی آن نابکاران و غاصبان را آشکار کنند و هیچ ذکری از فدک نیست. و همین فدک در نهج البلاغه در نامه به عثمان بن حنیف ،حضرت علی (ع) در موضع فردی در مورد فدک سهل و آسان می‌گیرند اما در موضع اجتماعی اش محکم ایستاده‌‌اند و به همین قیاس آن زمان که هارون الرشید برای سالوس‌گری قصد باز پس دادن فدک را کرد و امام رضا(ع) ،مسئله فدک را یک مسئله اجتماعی بیان کردند که همه حدود مرزهای سرزمین های اسلامی را در بر می‌گیرد. این یک نگرش اجتماعی است که در آن حضرت زهرا(س) الگو و پیشرو هستند. سومین مورد «تشخیص مسائل اجتماعی» است .یعنی تشخیص آنچه در جامعه در جریان است یا در قوت و ضعف و آسیب زدن به جامعه موثر است و حضرت زهرا(س) در تشخیص مسائل اجتماعی و شناخت مسائل سرآمد دوران خود هستند به عنوان مثال مسئله حقوق زنان یک مسئله اجتماعی است که حضرت زهرا(س) هزار و چهارصد سال پیش به آن پرداختند و دفاع از زنان و حقوق آنان را از زمان پیغمبر دنبال می‌کردند و یا در مورد ارتزاق مخالفان حکومت که قطع درآمد و حقوق، یکی از کثیف‌ترین ترفندهایی بود که خلفا در برابر مخالفان خلافت و به ویژه بر علیه خاندان اهل بیت(ع) به کار می‌بستند ایستادند و با مبارزه برای پس گیری فدک، وقف کردن بخشی از املاک خود، یا وصیت کردن به اموالی برای دختر ابوذر غفاری (رحمه الله علیه) با این معضلی که خلفای غاصب در جامعه پیش گرفته بودند، با تشخیص اجتماعی خود که ناشی از عقل اجتماعی ایشان است برخورد کردند.

_____________

مجلس حسینیه سادات ۱۴۰۰/۱۱/۱۴
موضوع: عقلانیت فاطمی؛ عقل اجتماعی(بخش ششم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب و احترام خدمت حجت‌الاسلام‌ انصاری.
در پایان مباحث عقل فاطمی که از عقل اجتماعی حضرت به عنوان حسن ختام نام برده شد و بسیار مبحث جذاب و روشنگری در راه الگوگیری از شخصیت حضرت زهرا(س) است. جناب استاد انصاری به چند مورد از موارد عقل اجتماعی حضرت اشاره کردند که در ذیل به صورت کلی بیان میشود:
۱- اهتمام به امور مسلمانان
۲- نگرش اجتماعی داشتن
۳- تشخیص مسائل اجتماعی
۴- اهمیت دادن به مسائل اجتماعی
۵- فعالیت اجتماعی داشتن

مورد چهارم از این موارد در مجالس گذشته یاد شد و در مورد آن توضیحاتی داده شد ،از جمله اینکه حضرت فاطمه(س) دردها و مشکلات جامعه را تشخیص داده و به آن اهمیت می‌دادند و در جهت رفع آن تلاش می‌کردند . به عنوان نمونه در تشخیص اجتماعی مسئله قطع درآمد خاندان اهل بیت و مخالفان با خلافت غاصب ،حضرت فاطمه تدابیری اندیشیدند و به این مشکل ایجاد شده توسط خلفای غاصب اهمیت داده و در صدد کمک برآمدند. همچنانکه قبل از غصب فدک ،عایدات فدک را صرف امور محرومان می‌کردند و اگر برای باز پسگیری فدک دست به مبارزه زدند ،نه در جهت تامین رفاه شخصی یا سود شخصی خود بودند که ایشان به نص قرآن ازهدالزاهدین هستند ،بلکه در جهت تامین نیازهای افراد محروم و فقرا بودند. حضرت تا آخر عمر با دست خود گندم و جو که حاصل دسترنج زمین‌های کشاورزی خودشان بود ، آسیاب می‌کردند و نان می پختند و تمام درآمد خود را خرج مشکلات جامعه می‌کردند مانند مادر بزرگوار خود حضرت خدیجه کبری(س) که تمام ثروت خود را در راه اسلام فدا کردند و پیامبر(ص) فرمودند : خداوند مرا با ثروت پاک خدیجه (س) بی نیاز کرد. و همین بانوی بزرگ که ثروتمندترین زن عرب در آن زمان بود در زمان فوت در شعب ابوطالب طبق خواسته خودشان که توسط حضرت زهرا(س) به پیامبر رساندند ،در عبای مندرس پیامبر(ص) به خاک سپرده شدند و تمام آن ثروت در راه اسلام و مسلمانان و جامعه اسلامی صرف شده بود. و حضرت نیز مانند مادر بزرگوار خود عمل کردند.
تشخیص مسائل اجتماعی در کنار اهمیت دادن به مسائل اجتماعی امر بسیار ارزنده‌ای است و به کمال لازم خود می رسد. اگر مردم جامعه به این نوع نگاه دست یابند بی شک بسیاری از مشکلات و آسیب‌ها و حتی بزهکاریهای اجتماعی برطرف می‌شود.
به طور نمونه جناب استاد انصاری در بیانات خود اشاره کردند که در سال ۱۳۶۷ در سالن آمفی تئاتر یکی از دانشگاهای کشور سخنرانی داشتند تحت عنوان «مهریه نقش مثبت یا تخریبی؟» ایشان با نگرش اجتماعی خود یک درد را در جامعه تشخیص داده و به آن اهمیت داده و در آن سخنرانی خواستار راهکارهایی برای جلوگیری از معضل شدن مهریه و نحوه پرداخت آن شدند که چه بسا افراد زیادی به دلیل اختلاف خانوادگی و عدم توانایی پرداخت مهریه، سر از زندان و محرومیت‌های اجتماعی درآوردند و این در حالی است که قرآن کریم تعبیری که برای مهریه به کار می‌برد به آن نحله (از جنس عسل، شیرین و گوارا) می‌گوید
و مهریه باید در جهت احترام و پاسداشت مقام زن باشد نه در جهت تخریب بنیان خانواده و سوء استفاده‌های مالی و حقوقی از زنان و یا ابزاری در دست مردان برای رسیدن به تمایلات و خواسته های اجباری و یا سرکوب گرانه. این یک تشخیص اجتماعی و اهمیت دادن به این معضل اجتماعی است که جامعه و مسئولین باید با نگاه اجتماعی به آن بنگرند و در صدد رفع این مشکل برآیند و تدبیرهای در این زمینه اتخاذ شود .
پنجمین مورد که جناب استاد در مورد آن سخن گفته و به توضیحاتی پیرامون آن پرداختند «فعالیت اجتماعی» است. حضرت زهرا (س) همواره به شیوۀ یک کنشگر و فعال اجتماعی در عرصۀ جامعه فعالیت می‌کردند. آن حضرت در زمینۀ تأمین نیاز فقرا، کاهش دردها و مشکلات جامعه، فراهم ساختن امکانات برای مردم جامعه ،احقاق حق زنان و حتی حقوق شهروندی مهاجر و انصار، در مقام یک فعال اجتماعی به فعالیت می‌پردازند و خود پا به عرصه میدان می‌گذارند و در صدد رفع مشکلات و مسائل و دردهای جامعه بر می‌آیند. آنچه که امروز به عنوان مدافع حقوق بشر یا دفاع از حقوق زنان یا محرومان و یا حتی سازمان‌های خیریه برپا شده و حائز اهمیت در نگاهِ جامعه شناسان و روانشناسان و فعالین حقوق بشر قرار گرفته ، هزار و چهارصد سال پیش توسط دختر پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی (ص) به آن جامه عمل پوشانده شده است .آن زمانی که اروپا درگیر جنگهای گلادیاتورها و برده کشی بود و حتی پادشاهان سرزمین‌های پارسی سر مست زندگی‌های شاهانه و غافل از حال مردمان زیر دست خویش بودند و در کشورهای آفریقایی فقر، جهل و ستم به ضعیفان بیداد می‌کرد، حضرت زهرا (س) با نبوغ الهی خویش دم از حقوق انسانی می‌زند و مدافع حقوق زنان در جامعه عرب زن ستیزی میشود که خلفای غاصب و زن ستیز ، رجال سیاسی آن جامعه هستند که خود در ظلم و بیداد و پایمال کردن حق ، دستی

دراز دارند و به تعبیر حضرت آیت‌الله وحید (حفظه الله) ‌که فرمودند: «جنایت سقیفه مبدأ و منشأ تمام ظلمات الی یوم القیامه است.» حضرت فاطمه(س) با چنین ظالمانی به مبارزه پرداخته و برای رفاه و حقوق مردم جامعه اسلامی وارد عرصه مبارزه شده و حتی از جان خود در این راه می‌گذرد.
سلام خدا بر او باد که معجزه‌ای فراتر از درک بشری است و عقل و اندیشه در شناخت عظمت او حیران است.

_____________

💠 پنجمین جلسه پژوهشهای دینی ۲

چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۲۱ تا ۲۲:۱۵
💠 گروه پژوهشهای دینی ۲ خانه شادروان دکتر قاسمی،

دستور جلسه؛
۱. یادکرد رحلت آیت الله صافی (رحمه الله علیه)
۲. گزارش کار
۳. بررسی طرحها

🍀🍀🍀

🔶 یادآوری؛ جلسه اختصاصی اعضای پژوهش است.

🌐www.h-ansari.net

_____________

دوری از اهل بیت (ع) نشانه غضب خداست

امام باقر علیه السلام: إِذَا غَضِبَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ.

هنگامی که خداوند بر مخلوقاتش خشم گیرد ما اهل‌بیت را از کنار آن‌ها دور گرداند.

الکافی، ج۱، ص۳۴۳

@menbar_ansari

_____________

💠 سیزدهمین جلسه پژوهشهای دینی یک
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰
با احتساب وقت نماز

💠 گروه پژوهشهای دینی ۱ مجموعه فرهنگی امام صادق علیه السلام میبد،

دستور جلسه؛
۱- پیگیری طرح پیشین
۲- گزارش کار
۳- بررسی مقالات

🍀🍀🍀
میبد، مجموعه فرهنگی امام صادق(ع)، اتاق پژوهش
🔶 یادآوری؛ جلسه عمومی نیست.

🌐www.sheshom.net

_____________

💠 ششمین جلسه پژوهشهای دینی ۲

چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۹ تا ۲۰:۱۵
💠 گروه پژوهشهای دینی ۲ خانه شادروان دکتر قاسمی،

دستور جلسه؛
۱. تذکرات کارگاهی
۲. گزارش کار
۳. بررسی طرحها

🍀🍀🍀

🔶 یادآوری؛ جلسه اختصاصی اعضای پژوهش است.

🌐www.h-ansari.net

_____________

صلی الله علیک یا اباصالح المهدی

🔹 سخنرانی

منبر و روضۀ سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)
در اولین سالگرد درگذشت مرحوم عبدالمهدی صالحی
🔹 پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰

ساعت ۱۸:۴۵ تا ۱۹:۳۰

موضوع:
پروژه یاد، راهی به ابواب رحمت الهی

🔹 یزد، بلوار امام جعفر صادق «علیه‌السلام»، مسجد عون و جعفر(ع) ، (ابتدای کوچه رستوران توت‌فرنگی)

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
لینک پخش زنده (لایو) و تصویری در اینستاگرام
https://instagram.com/menbar_ansari?i

_____________

مجلس آقای صالحی ۱۴۰۰/۱۱/۲۱
موضوع: پروژه یاد، راهی به ابواب رحمت الهی

با صلوات بر محمد و آل محمد و درود و سپاس خدمت حجت‌الاسلام‌انصاری.
جناب استاد انصاری درباره موضوع مرگ اندیشی و پروژه یاد در محافل و مجالس متفاوتی تاکنون سخن گفته اند و چکیده ها و نوشته هایی درباره این موضوع در سایت شخصی جناب استاد انصاری و کانال‌های تلگرام ایشان موجود است. به فرموده خود استاد پروژه یاد بدین معنی است: ” مقصود من از پروژه یاد این است که ما در ارتباط با درگذشتگان و نیاکانی که دارِ دنیا را ترک گفته و به لقاء الهی پیوسته اند، مقوله گسترده‌ای در متون دینی داریم که از آن با عنوان «پروژه یاد» اسم میبرم. مقصود وضعیتی است که در متون دینی ما سفارش و دعوتی وجود دارد که در ارتباط با درگذشتگان از آنها یاد شود. به شکلی که تعبیر ذکر، یاد و یادآوری هم مقوله‌ای قابل توجه و پیگیری در متون دینی و وحیانی ماست . در این زمینه مباحث پیش گفته ام کم نیست اما در اینجا بحث دیگری را از متعلقات پروژه یاد اسم میبرم.
در پروژه یاد همچنانکه در بحث‌های گذشته از آثار اخلاقی، روحی یاد کردیم، یکی دیگر از پیامدهای یادکرد مؤمنین و مومنات درگذشته این است که «راهی به ابواب رحمت الهی» باز می‌کند.
در ادامه جناب استاد به بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره حیات انسانی پرداخته و بیان فرمودند ؛ انسانها نگاهشان به دنیا متفاوت است ،بخشی خدا را باور ندارند. به آیین های آسمانی بی اعتقادند. اینان فراخی جهان را به اندازه وسعت ماده می‌بینند و بیشتر از ماده برای جهان کشش و گسترش قائل نیستند و تا هر کجا که مواد عالم فانی دنیا امتداد داشته باشد ،جهان را امتداد یافته می‌بینند و بعد از آن دیگر در پایان مرز این جهان چیزی قائل نیستند و در نظر آنان، با مرگ همه چیز، تمام می‌شود .
به تعبیر منسوب به خیام : این سبزه که امروز تماشاگه ماست/ تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست
از نگاه اهل ایمان و آیین‌های آسمانی، هم دیدگاهها در این باره متفاوت است . زیرا مسیحی و مسلمان و غیر آنان، در این باره، هم نگاه و هم نگرش نیستند. یک مسیحی نگاهش به جهان ،نگاهی نیست که یک مسلمان باورمند اسلام شناس ، یا یک شیعه آشنا با اصول اعتقادات و مذهب دارد. مسیحی در شناخت عالم پیرامون خودش، ظاهر را می‌بیند، در و دیوار و زمین و آنچه به چشم ظاهر می‌آید، را تمام حقیقت اشیاء و پدیده ها می‌بیند ولی مسلمانی که قرآن را خوب فهمیده باشد ؛ درهر پدیده‌ای ،آیه‌ای و نشانه‌ای از ذات حق می‌بیند، و در هر آنچه که در عالم پیرامونش است یک صورت رویینی می‌بیند که همان را مانع دیدن صورتهای حقیقی پشت این صحنه آشکار و ظاهری می داند.
نگرش باطنی، نگاه دقیقی است که اسلام با تفاوتی که بین عالم ملک و ملکوت می‌گذارد، و با تفاوتی که بین عالم ظاهر و عالم باطن قائل می‌شود به معتقدین خود این معرفت را القاء می‌کند که بدانند جهان پیرامون آنها اینقدر که ظاهراً به نظر می رسد، بسته و محدود نیست. به تعبیر قرآن کریم :” ذَٰلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ ۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَىٰ. منتهای علم و فهم آنان تا همین حد است، خدا به حال آن که از راه حق گمراه شد و آن که هدایت یافت کاملا آگاه است.”( نجم /۳۰) زیرا دور افتادگان از معارف قرآن، آگاهی و درک بیشتر از این را ندارند. در حالیکه اسلام و معارف قرآن و اهل بیت، چشم انسان را باز می‌کند و توسعۀ آگاهی به انسان می‌بخشد. یا در آیات دیگری خداوند می‌فرماید : ” وَکَذَٰلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ. و این چنین ما به ابراهیم ملکوت و باطن آسمانها و زمین را ارائه دادیم (تا یکتایی پروردگارش را دریابد) و تا به مقام اهل یقین رسد.” ( انعام/ ۷۵) و در آیه ای دیگر که خداوند به عیسی(ع) فرمان می‌دهد تا پرنده ای از گل بسازد و در آن بدمد و بگوید زنده بشو. خداوند اینگونه پرده‌ها را از جلوی چشم انسان بر‌می‌دارد.
جناب استاد با مقدمه ای در زمینه حیات انسانی، سپس به آیه ای از سوره نبأ (عمّ یتسائلون) در ابتدای جزء سی‌ام قرآن پرداختند که خداوند درباره آسمان میفرماید وقتی که قیامت می‌شود این تغییرات اتفاق می‌افتد: “وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ أَبْوَابًا. و آسمان گشوده می‌شود و بصورت درهای متعددی خواهد بود”(نباء/۱۹) بنابر نگرش قرآنی، پس آسمان مجموعه ‌ای از درهایی است که به فضایی بیکران، آسمانی عظیم‌تر و جهانی فراخ‌تر و نورانی‌تر باز می‌شود. این یک بحث معرفتی فوق العاده است . باید با دقت و تعمق نگریست و اندیشید که چرا قرآن می‌گوید «فَکانَت اَبوابا؟؟» و این چه حقیقتی است؟ چرا گاهی یک مسلمان در طول عمر دینی خود این درها را نمی بیند؟؟ و در روز قیامت حسرت می‌خورد که آسمانی پر از ابواب رحمت بوده و او ندیده است.

باز هم برای نمونه در فضائل همین ماه رجب بنگرید که اهل بیت (ع) در روایات متعددی میفرمایند در این ماه درهای رحمت خداوند بر بندگان باز می‌شود. رجب ماهی است که سرشار از ریزش رحمت خداوند است.
ما در عالم‌ کیهانی خود، درها، پنجره‌ها و دریچه‌های بینهایتی داریم که به خدا منتهی می‌شود، به رحمت، آمرزش، مغفرت و نورانیت باز می‌شود. انسانی که چشمش بسته است مایوس است. خداوند سرگذشت کسانی مانند انبیاء الهی را با انسان‌ها در میان گذاشته ، در آن هنگام که همه درها به رویشان بسته شده است ، در حالیکه درهای رحمت خداوند باز است. مانند هجرت مخفیانه پیامبر از مکه به مدینه با همراهی که راه بلد و مخفی شدن ایشان در غار ثور و در آن زمان که دشمن تا یک قدمی ایشان آمد اما به اذن و عنایت خداوند که می‌خواهد معجزه خود را نشان دهد ،به جان پیامبر آسیبی نمی‌رسد و نمی‌توانند پیامبر (ص) را پیدا کنند؛ قرآن نقل می کند که پیامبر(ص) به مصاحبش میفرماید :” لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا ۖ.اندوهگین مباش، خدا با ماست.”(آیه غار، توبه/۴۰) و چطور می‌شود که دشمن خونریز، تا چند قدمی می‌آید و رسول خدا می‌فرماید لا تَحزن؟ زیرا پیامبر عالم را باز می‌بیند نه بسته.
همچنان که حضرت یوسف(ع) از خدا می‌خواهد :” قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ .[یوسف‌] گفت: «پروردگارا، زندان براى من دوست‌داشتنى‌تر است از آنچه مرا به آن مى‌خوانند” (یوسف/ ۳۳). به راستی یوسف چه فضایی را می‌بیند که قعر زندان و سیاهچال را به کاخ ترجیح میدهد؟؟ چه فضایی می‌بیند که در زندان نشسته است اما از غذا و اتفاقات روزهای آتی خبر میدهد؟ کجا راه برای ایشان بسته است؟ کجا فضا محدود است؟ بی شک این راه و این دنیا برای انسان‌های بزرگی چون انبیاء و اولیاء هرگز بسته و محدود نیست .
با بیان این مقدمات ،جناب استاد انصاری وارد مبحثِ موضوع راهی به رحمت الهی شدند که در پروژه یاد اتفاق می‌افتد .راههای متعددی در جهان پیرامون ما است. امام کاظم علیه السلام فرموده: “من لم یقدر أن یزورنا فلیزر صالحی موالینا یکتب له ثواب زیارتنا، ومن لم یقدر على صلتنا فلیصل صالحی موالینا یکتب له ثواب صلتنا”. هر که نتواند ما را زیارت کند، صالحان از موالیان ما را زیارت کند که ثواب زیارت ما برایش نوشته می شود. و هر که نتواند به ما چیزی برساند، به صالحان از موالیان ما رسیدگی کند که پاداش رسیدگی به ما برایش ثبت می شود. (البحار: ۱۰۲/ ۲۹۵ ح ۱ عن کامل الزیاره: ۳۱۹)
هر گوشۀ جهان، دریچه ای است به رحمت خداوند ولی تو ایستاده ای و می‌گویی خدایا خودت را به من بنمای در حالیکه خداوند از در و دیوار خودش را می‌نمایاند. به تعبیر دعای عرفه :” مَتى غِبْتَ حَتّى تَحْتاجَ اِلى دَلیلٍ یَدُلُّ عَلیْکَ. خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟
در چنین فضایی، ارتباط با مؤمنان درگذشته و کسانی که اهل ایمان و نیکویی و احسان بودند و ارتباط و انس با اهل بیت(ع) و قرآن داشتند، به هر اندازه‌ای که در مجلس یا نشست و نوشته ای از آنان به درستی یاد شود و به احترام یاد و نام و مرام آنان با آنها ارتباط برقرار گردد ابوابی از رحمت خدا باز می‌شود.
حضرت ابراهیم که پیامبر اولوالعزم خداست دستش را بالا می‌برد و می‌گوید: رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ . خداوندا من و پدر و مادر را ببخش و بیامرز( نوح/ ۲۸) زیرا در این یادکردِ پدر و مادر، باب رحمت تازه‌ای برای ایشان گشوده می‌شود. و همچنین پیامبراکرم(ص) بر سر قبر مادر بزرگوارشان می‌آمدند و با ادب و احترام می‌نشستند و حتی می گریستند، با اینکه سالیان سال از رحلت مادرشان، گذشته بود. این نشان می‌دهد که در این یادکردها باب رحمت خدواند گشایش بیشتری می‌یابد. رفتار پیامبر الگویی زیباست تا باورمندان بدانند که یادکرد مؤمنین، حتی اگر درگذشته باشند درهای فیض خداوند را بر ایشان می‌گشاید. ولی افسوس که بسیاری از این یادکردها غافل شده و آن را قدر نمیدانند. قرآن میفرماید : «رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ؛ ای پروردگار ما ، مرا و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در روز حساب، بیامرز “.( ابراهیم/ ۴۱) اینگونه نیایش های قرآنی، سفارش روشنی است درباره یادکرد مؤمنان از جمله آنان که درگذشته اند و جسمی در خاک نهاده و روحی بر افلاک دارند. پس بکوشید تا آداب زندگی را رعایت کنید و برای اموات مؤمنین، خیرات و معنویات هدیه کنید تا مورد رحمت الهی قرار بگیرید.

_____________

یک نظر بگذارید