منبرهای اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

نگارش در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ | ارسال شده در بخش منبرها | هیچ نظری

منبرهای اردیبهشت ۱۴۰۲

سخنرانی
زیارت آل یاسین بزرگ علیهم‌السلام

فاطمیه سرکان
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲

موضوع: وجه اجتماعی دین مورد تهاجم است.:

_____________

۱۴۰۲/۲/۱۴، سرکان، فاطمیه
موضوع: وجه اجتماعی دین مورد تهاجم است.
با صلوات بر محمد و آل محمد و توفیقات روز افزون برای جناب حجت‌الاسلام انصاری.

در این موضوع، استاد انصاری به مبحث جلسۀ قبل که با عنوان جامعیت قرآن بود، اشاره کرده و سخنان را خود اینگونه آغاز کردند:«بحثی داشتیم در ارتباط با جامعیت قرآن که در آن باره مطالبی عرض شد و در ارتباط با مسائل روز هم به بخشی از آنچه که مرتبط با بحث جامعیت قرآن بود اشاره شد، به ویژه در روزگار کنونی بخشی از دینداران و جامعۀ دینی به دنبال منها کردن دین از زندگیشان هستند و یک تلاشی همانطور که مستحضرید صورت می گیرد، تا دین را در یک محدودۀ فردی معنا کنند و وجه اجتماعی دین را از دین منها بکنند، بعضی از دینداران مستضعف که آگاهی شان از دین کم است و عمیق نیست و سطحی است، متاسفانه تلقی ایشان از دین مجموعه‌ای از وظایف به فرمان های مربوط به زندگی فردی است و از وجهه اجتماعی دین غافل هستند. آن بحث جامعیت قرآن که مطرح کردیم از آن جهت اهمیت دارد که قرآن خودش را نسبت به نیازهای انسان در زندگی شما متعهد می‌داند و ادعای قرآن این است، خواه بپذیرند یا نپذیرند.  دین داران و قرآن باوران هم باید بفهمند و به درستی بدانند که قرآن مدعی است که نیاز انسان را برآورده می کند و آنچه دربارۀ جهان هستی و آگاهی های عمیق نسبت به هستی، آفرینش، مبدأ،  آغاز و انجام هستی و… وجود دارد، در مورد همۀ اینها به صورت جامع و کامل حرف دارد. آن وجه جامعیت از این جهت اهمیت دارد که باید توجه کرد، این وجه اجتماعی دین مسئله مهمی است، بخشی از مسائل اجتماعی دین که باید به صورت جداگانه گاهی از اوقات نه به صورت کلی مورد هجوم قرار می گیرد، گاهی به کل وجه اجتماعی دین می تازند و معتقدند که دین باید برگردد به زوایای خانه ها و در چارچوب خانه‌ها بماند و هرکسی خود به صورت شخصی دینداری و تجربه های دینی اش را داشته باشد. این توصیه ای است که کسانی می کنند، اما آیا این توصیه قرآنی هم هست؟ اینطور نیست. ولی برای نمونه در آیه ای از قرآن می فرماید:«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ. بگو: من شما را فقط به یک حقیقت اندرز می دهم [و آن] اینکه دو دو و یک یک برای خدا قیام کنید، سپس درباره رفیقتان [محمّد که عمری با پاکی، امانت، صدق و درستی در میان شما زندگی کرده است] بیندیشید که هیچ گونه جنونی ندارد، او برای شما از عذاب سختی که پیش روست، جز بیم دهنده ای نیست».(۴۶/سباء، ترجمه انصاریان)
این آیۀ شریفه علاوه بر آنکه دعوت به دینداری میکند،از مردم میخواهد که برای خدا قیام کنید، حتی به صورت مثنی و فرادی و با این توضیح  که اگر جامعه تا اندازه ای به انحطاط کشیده شد که تنها هستی و‌نمیشود امر خدا و دین را زمین گذاشت، به تنهایی قیام کن، مانند حضرت ابراهیم که خود یک امت بود.
اما بعضی از سوره های قرآن در ذات خود بیانگر یک وجه آشکار اجتماعی است، مانند سورۀ همزه، فجر، آیات جهاد ، دفاع، انفاق، حج، و زکات و آیاتی از این دست همگی وجه اجتماعی دارند. از دیگر مصادیق که میتوان به وجه اجتماعی آن اشاره کرد، آیات مرتبط با امر به معروف و نهی از منکر است که متأسفانه امروز در جامعه دچار مشکل شده است و مخالفانی دارد که اینها مبارزه با وجه اجتماعی دین است.
مبارزه با وجه اجتماعی دین به دو صورت انجام می‌گیرد، یا با چارچوب اجتماعی دین مشکل دارند و وجه اجتماعی دین را ندیدند و نشناختند. که مبارزه کردن با آنان خارج کردن دین از جامعه هست و این آسیب‌زا است. یک وجه دیگر که سابقه دار نیست، این است که هر روشنفکری که سرپا می آید، میگوید مخالف با وجه اجتماعی دین است. و این عیب بزرگی است که در آغاز قرن جدید و در دوران پیشرفت دانش و تخصص، ما دچار پسروی و عقب رفت بشویم و اصل حرف اینها دین حداقلی و دین فردی است، البته علم نشان داد که این خطاست و باید از این وضعیت درآییم . باید از وجه اجتماعی دین غافل نشویم. در دیدگاه اجتماعی برای بزرگان دین محرز است، که کسانی به بهانۀ علم و بازیهای به ظاهر علمی میخواهند وجه اجتماعی دین را مخدوش کنند .( نیازمند ویرایش)

_____________

صلی الله علیک یا یا اباصالح

🔹سخنرانی

🔹 از دو شنبه  ۲۵ تا پنج شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

ساعت ۲۰ تا ۲۰:۴۰

موضوع:
عملکرد امام صادق(ع) در جهت احیای جامعۀ زنان شیعه

🔹 یزد، بلوار جمهوری، کوچه حضرت عباس(ع) ، (قبل از بیمارستان افشار) منزل حاج آقای نصیری زاده.

@menbar_ansari

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
گزارش محتوای منبرها در سایت نگاه تازه
h-ansari.net

لینک کانال تلگرامی
@menbar_ansari

لینک پخش زنده در اینستاگرام
https://instagram.com/menbar_ansari?i

_____________

۱۴۰۲/۲/۲۵، یزد، منزل آقای نصیری زاده
موضوع: عملکرد امام صادق(ع) در جهت احیای جامعۀ زنان شیعه(شب اول)

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب و احترام خدمت جناب حجت‌الاسلام انصاری.
در شب شهادت مؤسس مذهب جعفری و پیشوای بزرگ دین، در جهان اسلام هستیم و جا دارد یادآوری کنیم، آنچه  از شخصیت بزرگ امام جعفر صادق علیه السلام نصیب جامعه بشری شده است، با تمام دستاوردهای جهانی بشر قابل مقایسه نیست. جامعۀ اسلامی در دوران حیات امام جعفر صادق که مقارن با دوران خلفای اموی و عباسی بود و حضرت در هر دو دوره زیسته بودند، با فشار، عدم توجه به جایگاه و درک موقعیت ممتاز امام، مواجه بود و پس از شهادت هم، دوران جامعۀ اسلامی از این بی مهری و بی توجهی نسبت به سرمایۀ گرانقدر امام جعفر صادق علیه السلام بی نصیب نبود.
یکی از عرفای ایرانی میفرماید: که اهمیت امام جعفرصادق علیه السلام در این است که هر کسی سخنی از فقه، تفسیر، کلام، معرفت و هر آنچه مربوط به علوم دینی و… است، بگوید، سخنش به امام جعفرصادق برگشت می‌کند. و ایشان در همۀ علوم پیشگام هستند. و باید توجه کنیم که چنین پیشوای بزرگی، پیشوای مذهب ما هستند و به تعبیر آیت الله وحید(حفظه الله) در سخنرانی های خود در مورد حضرت صادق در سالهای پیش که بعداً به کتابی با عنوان«به یاد آنکه مذهب حق یادگار اوست»،ایشان را احیاء کنندۀ مذهب حق دانستند.
«از جمله روایات مشهوری که اکثر فرق اسلامی به آن استناد کرده و بر اساس آن فرقۀ خود را بر حق می دانند، روایات معروف به «هفتاد و سه فرقه» است. بدین مضمون کلی که رسول خدا(ص) فرمود: پس از من امتم به هفتاد و سه فرقه متفرق خواهند شد؛ همۀ آنها در آتش دوزخند و تنها یک فرقه اهل نجات است». اگر در این روایت پیامبر تأمل کنیم، متوجه میشویم که تمام فرقه ها باطل هستند و فقط یک فرقه حق است و آن مذهب شیعه اثنی عشری است.
و‌‌این مذهب حق است و امام صادق علیه‌السلام با تمام وجود احیاء کننده و تجدید کنندۀ این مذهب حق هستند،مذهبی که خداوند به واسطۀ پیامبر و در غدیر خم بار دیگر به جامعۀ بشری عرضه کرد و به برکت حضرت جعفر صادق علیه‌السلام چارچوب‌های آن مشخص شد و امام پیشگام در همۀ زمینه های علمی و دانش بشری و تجدید کنندۀ همۀ قوانین و احکام دین است. اما متاسفانه این میزان بی مهری و کم توجهی، نسبت به چنین پیشوایی در هیچ کجای دنیا دیده نشده که مزار شریف چنین بزرگواری را تخریب کنند و جامعۀ انسانی و حقوق بشر در برابر این هتک حرمت سکوت کند در حالیکه هشت قرن بر این مزار، بقعه بوده است و سیصد میلیون انسان، شیعۀ این شخصیت هستند و ارادت دارند و در جهان به ظاهر اسلامی چنین خطای بزرگی صورت بگیرد و پس از تخریب تعدادی از وهابی زدگان بگویند که اینگونه بهتر نیست که به صورت طبیعی قبر باشد؟ این بی مهری و دشمنی تاریخی در زمان حیات حضرت نیز وجود داشت و تلاشهایی صورت می‌گرفت تا این چراغ علم و هدایت را خاموش  کنند، ولی نتوانستند . نمونه ای از این بی مهری ها و کم‌توجهی این است که برادران سنی ، دارای شش کتاب حدیثی هستند که صحیح بخاری ابتدا، و صحیح مسلم پس از آن است، جالب و در عین حال اسباب تاسف آنجاست که صحیح بخاری که به دوران حضرت جعفر صادق علیه‌السلام نزدیکتر است، از قاتلین امام حسین(ع) در کربلا روایت نقل کرده است اما از امام جعفر صادق علیه‌السلام سخنی به میان نیاورده است و دور از انتظار هم نیست که نوادگان چنین مردمانی، بقعه های متبرک ائمۀ بقیع و از جمله امام جعفر صادق را ویران کنند. البته چند سالی است که افرادی در سطح جهان به دنبال بازسازی قبور متبرک بقیع هستند اما هنوز واکنشی در این باره از سوی دولتمردان به ظاهر اسلامی در این کشورها صورت نگرفته است. اما پرسش اینحاست که اگر شیعه از این غم و این هتک حرمت سکوت کند، رفتار درستی است؟ آیا شیعه نباید بر این هتک حرمت اعتراض کند و بر این بی حرمتی دل بسوزاند و سوگوار شود؟ اگر در گوشه ای از جهان یک بنای تاریخی تخریب شود، تمام سازمانهای مرتبط با میراث فرهنگی و یونسکو به اعتراض بر می‌خیزند و سینه سپر میکنند ، حال چگونه است که مرقد مطهر چهار پیشوای بزرگ دینی و رئیس یک مذهب و نوادگان پیامبر یک دین بزرگ الهی در یک کشوری که خود را مهد اسلام میداند، تخریب و ویران می‌شود و نه تنها جامعۀ بشری و سازمان ملل و یونسکو و … سکوت می‌کنند که حتی شیعه نیز واکنش چندانی نشان نمی‌دهد  و این جای بسی افسوس است.
امام جعفر صادق علیه‌السلام شخصیت بی مانند بشری که به جزء پیامبر و سلسلۀ پدران بزرگوارشان، هیچ‌ شخصیتی مانند ایشان بر روی کرۀ زمین یافت نمیشود. در ادامۀ این مبحث ، جناب استاد علاوه بر یادآوری این بی‌مهری‌ها به بحث زنان در دوران این پیشوای بزرگ میپردازند.(نیازمند ویرایش)
_____________
۱۴۰۲/۲/۲۶،یزد، منزل آقای نصیری زاده.
موضوع: عملکرد امام صادق(ع) در جهت احیای جامعۀ زنان شیعه.(شب دوم )

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی سلامتی و طول عمر برای جناب حجت‌الاسلام انصاری.
در شب اول مجلس، استاد انصاری بحثی را آغاز کردند و مقدماتی ذکر کردند و در این مقدمات به جایگاه حضرت صادق علیه‌السلام پرداختند و بیان کردن که حضرت در طول حیات خود مورد بی مهری‌ها، دشمنی‌ها، بدذاتی‌ها و …قرار داشتند و بعد از شهادت نیز به شکلی دیگر این بی مهری ها به صورت موانعی، مانع از شناخت بهتر جایگاه حضرت شد و اجازه داده نشد که جایگاه ایشان بهتر شناخته شود. حتی امروز هنوز کسانی هستند که با «قال باقر علیه السلام » و « قال صادق علیه‌السلام» مخالف هستند و با این شیوه ای که انسان برای تربیت کمال نفس خود به کلام بهترین های خلق خدا استناد کند، مشکل دارند و موافق نیستند.
جناب استاد در ادامۀ مباحث و تشریح جایگاه پیشوای بزرگ مذهب حق، به بی حرمتی و تخریب قبور ائمه بقیع از جمله بقعه شریف حضرت صادق علیه‌السلام اشاره کردند و آن را نمونه ای از این دشمنی ها و‌رذالت های مخالفان اهل بیت(ع) برشمردند. اما امروز به برکت وجود امام جعفر صادق علیه‌السلام ما به مذهب حق جعفری هستیم و این توفیق را داریم که «« قال صادق علیه‌السلام» را بشنویم و باید قدر بدانیم و بر این نعمت بزرگ، شاکر باشیم. نکتۀ مهم این است که باید توجه داشته باشیم که اگر روشنگری‌ها و همین«قال باقر علیه السلام» و «قال صادق علیه‌السلام» نبود، و امر دینداری درست با آن مداری که امام صادق فرمودند،در جامعه اتفاق نیفتاده بود ، ما امروز در ضلالتی محض و شرکی تمام به سر می‌بردیم.
در این میان نباید جایگاهی که زنان در انتقال سخنان، روایات و این روشنگری های هدفدار برای جامعۀ شیعه داشتند، نادیده بگیریم. بسیاری از احادیث مهم توسط همان بانوان مومنۀ هم عصر و یا بعد از دورۀ حیات نورانی ایشان بیان شده است که جزء احادیث مهم در فقه شیعه محسوب میشود از جمله: «ابوبصیر گوید: خدمت أمّ حمیده(!) رفتم تا وی را در مرگ امام صادق (ع) تسلیت دهم. بانو گریست و من نیز از گریه اش گریستم. سپس فرمود: «اگر اباعبدالله (امام صادق (ع)) را به هنگام مرگ می دیدید شگفت زده می شدید». او دو دیده اش را گشود و فرمود: «همه خویشانم را گرد هم جمع کنید و کسی باقی نماند» که ما جمع کردیم. آنگاه نگاهی به آنان کرده و فرمود: «به راستی که شفاعت ما به کسی نرسد که نماز را سبک می شمارد.(بحار الانوار، ج۴۷، ص۲) گفته شده در این روایت ظاهرا ام حمیده، «ام کاظم، حمیده» بوده که کاظم در استنساخ ساقط شده است».این روایت یکی از سخنان مهم و قابل قبول است.
این روایت نشان دهندۀ ارزش جایگاه زن در دوران ایشان است که یک زن میتواند راوی حدیث به این مهمی باشد. در مکتب سازندگی حضرت صادق علیه‌السلام، ایشان برهنگی و‌لودگی را برای زنان نمیخواهند بلکه به جایگاهی فراتر از اندیشه های دیگران نسبت به شخصیت زن می اندیشند. جایگاه مد نظر حضرت، جایگاهی فوق‌العاده با وجوه اجتماعی،فرهنگی، معرفتی، و معارفی بیشتر و بزرگتری است که باید این جایگاه را شناخت. آن جایگاه برای انسان خدایی شدن است. اما در آن فقهای اختراعی که سنت پیامبر نیز پشت این فقها نیست، تصویر دیگری از زن و برای زن داشتند و حضرت صادق علیه‌السلام یک‌نقش دیگر. امام همچنانکه نقش ابزاری برای زنان قائل نبود، به همین اندازه در نقش استقلالی زنان کوشیده است. آن فقهای دروغین، نقشی ابزاری برای زن قائل بودند و زن را در خدمت موجودی به نام مرد می‌دیدند و امام صادق به زن نگاهی ورای همۀ این نگاه‌ها و تصویرسازی ها داشتند و برای زن احترام و مقامی بس بلند خواستار بودند و در این راه شاگردان زن زیادی نیز در محضر درس ایشان حضور داشتند و پرورش یافتند.(نیازمند ویرایش)
_____________
۱۴۰۲/۲/۲۷، یزد، منزل آقای نصیری زاده.
موضوع: عملکرد امام صادق (ع) در جهت احیای جامعۀ زنان شیعه.(شب سوم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی توفیقات روز افزون برای جناب حجت‌الاسلام انصاری.
«در این شبهای شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام با بحثی همراه بودیم و موضوعی را مطرح کردیم که به بررسی تلاش، سعی و کوشش حضرت صادق(ع) جهت تثبیت و استحکام جمعیت زنان در جامعۀ شیعی می‌پرداخت. البته باید گفت که دشمنی ها نیز در دوران امامت ایشان مثل سابقه ادامه داشت و روزگار چنان بود که در هر زمان دشمنان از تلاش خود علیه مردان خدا دوست دست برنمی داشتند. انبیاء بیشترین آزار ها و مومنان بیشترین رنج ها را کشیدند و روزگار بر این منوال بود، که جماعت اهل حق در اقلیت بودند و قرآن کریم تصریح به این حقایق دارد آنجا که می‌گوید: «کَیْفَ وَإِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لَا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَلَا ذِمَّهً ۚ یُرْضُونَکُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ . چگونه پیمانى باشد که اگر بر شما پیروز شوند به هیچ عهد و سوگند و خویشاوندى وفا نکنند؟ به زبان خشنودتان مى‌سازند و در دل سر مى‌پیچند و بیشترین عصیانگرانند».(توبه/۸). اما آن جمعیت قلیل به همان اندازه هدف های عالی خداوند از آفرینش را مطرح می کنند. حضرت صادق علیه السلام یکی از کسانی هستند که شخصیت بی نظیر و بی مانند ایشان در جهان بشریت، مهمترین و روشن ترین راه های هدایت و روشنگری را در اختیار بشر قرار دادند و سبب پیشرفت هایی در جامعه آن روز شدند که پیامدهای این پیشرفت‌ها تا پس از سال‌ها و تا هم اکنون نیز ادامه داشته است.
پس از این مقدمه عنوان کردیم که امام تلاش مستمری داشتند که جایگاه زنان شیعه را اعتلا ببخشند و به این جایگاه اجر و قرب بدهند و نسبت به این زنان مخالفت ها و بی مهری ها را برطرف کنند. مطالبی را عرض کردیم، از جمله اولین آنها، نگاه استقلالی بود که به زنان شیعه داشتند. امام صادق(ع) به جامعۀ زنان استقلال داد، جامعۀ عرب،  در یک فضای خفقان، زنان را طفیلی زندگی خود می دانستند و زندگی زیر دستانه ای برای آنها تعریف کرده بودند و جامعۀ بعد از اسلام هم به آن حیات طیبه ای که اهل بیت(ع) بیان کرده بودند، نسبت به زنان عمل نکردند. اما امام صادق(ع) در دوران حیات، این استقلال را پیاده کردند و بنیادش را تحکیم بخشیدند و با علوم فقهی استحکام دادند. به طور نمونه در جامعۀ تسنن، نزدیک به چندین گروه مالک اجازۀ ازدواج دختر هستند.اما امام صادق(ع) بیان شان این است که، بر زن بالغ که می تواند تشخیص خوب و بد را بدهد، هیچکس حق ندارد جز خودش و این یک بحث استقلالی است. در جامعۀ انسانی زن باید وجود استقلالی خودش را داشته باشد. نمونه‌ای دیگر امور اقتصادی است مثلاً در اروپا تا نزدیک به صد سال پیش زن مالک ثروت خود نبود ولی قرن ۸ و ۹ در همین کشور ایران، زنی مانند گوهرشاد از ثروت شخصی خود مسجد می سازد. در شهر یزد نیز بانو ستی فاطمه مسجد جامع خود را بالا می‌برد و سنگ نوشتۀ آن نیز موجود است. پس دو نمونه که بیان شد:۱- بحث ازدواج و ۲- بحث مالکیت و دارایی که حضرت صادق(ع) در این دو بحث به زن جایگاه و مقامی استقلالی دادند تا خود بتوانند تصمیم بگیرد.‌‌در آیات شریف قرآن در بحث مالکیت زنان نیز به آیاتی اشاره می کند. طبق همین آیات، امام صادق علیه‌السلام اقداماتی را انجام می دهد که به رونق جامعه و مردم منجر می‌شود. اگر به زنان، استقلالی که خدا داده است، را ندهیم، امکان فعالیتهای خوب را از او میگیریم و محرومش میکنیم. گاهی انسان ها قدرت مانور و فعالیت را از دیگران میگیرند. امام صادق علیه‌السلام دقیقاً بر روی همین نکته در جامعه تاکید کردند، زیرا ایشان مبیّن قرآن هستند. به همین ترتیب دهها مورد دیگر در فقه امام صادق وجود دارد که به حقوق و استقلال زن مربوط می‌شود. امام جامعه زنان شیعه را جامعۀ آگاه با دانش و علم می خواهد. در فرهنگ امام صادق(ع)  ارزش انسان به میزان علم و آگاهی بهتر است، نه پست و جایگاه خانواده و طبقات اجتماعی. روایت ذیل به گوشه ای از تربیت امام صادق علیه‌السلام اشاره میکند:«
عن محمد بن عیسى بن زیاد قال: کنت فی دیوان ابن عباد، فرأیت کتابا ینسخ فسألت عنه، فقالوا: کتاب الرضا إلى ابنه (علیهما السلام) من خراسان فسألتهم أن یدفعوه إلی، فإذا فیه: «بسم الله الرحمن الرحیم أبقاک الله طویلا و أعاذک من عدوک یا ولدی فداک أبوک قد فسرت‏ لک‏ ما لی و أنا حی سوی، رجاء أن ینمیک الله بالصله لقرابتک و لموالی موسى و جعفر (رضی الله عنهما) فأما سعیده فإنها امرأه قویه الجزم فی النحل و الصواب فی دقه النظر و لیس ذلک کذلک: قال الله: «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَهً» و قال: «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَهٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ‏» و قد أوسع الله علیک کثیرا یا بنی، فداک أبوک لا تستر دونی الأمور لحبها فتخطئ حظک. و السلام»
محمد بن عیسی نقل می کند: در دیوان ابی عَبّاد بودم که دیدم نامه ای را استنساخ می کند. از او پرسیدم که این نامه کیست؟ به من گفت: این نامه حضرت امام رضا (علیه السّلام) به فرزندش حضرت امام جواد (علیه السّلام) است که از خراسان برای او ارسال کرده بود. از او خواستم نامه را به من بدهد تا بخوانم. در آن نوشته شده بود:«به نام خداوند بخشنده مهربان خداوند تو را نگهدارد و در پناه خود از شر دشمنانت محافظت فرماید. ای پسرم، پدرت فدای تو باد. من در حال حیات و صحت و سلامتی اموال خود را به تو واگذار نمودم، به امید آن که خداوند بر تو منت گذارد و بر خویشاوندان خود و غلامان حضرت موسی بن جعفر و امام صادق (علیهماالسلام) احسان و بخشش کنی و اما سعیده او زنی است که هوشیار است و استعداد قوی و دقت نظر دارد در اموالی که می بخشد. خداوند تبارک و تعالی فرموده است: «کیست که به خداوند وام دهد وام نیکوئی، و او برایش چندین برابر کند. (سوره مبارکه بقره، آیه ۲۴۵)» و فرموده است: «تا آنکه اشخاص دارا و ثروتمند به اندازه ثروت خود و کسانی که نادار هستند به قدر امکان که خدا به آنها مرحمت نموده بخشش کنند.(سوره مبارکه طلاق، آیه۷)» و هر آینه خداوند به تو وسعت زیادی عطا کرده است. ای فرزند عزیزم، پدرت فدایت شود کارها را از من پنهان مکن که از نصیب خود بی بهره بمانی. والسلام»(البرهان فی تفسیر القرآن، جلد‌‏۱، صفحه۵۰۵ – بحار الأنوار، جلد‌‏۵۰، صفحه ۱۰۳ – مکاتیب الأئمه علیهم السلام، جلد‌‏۵، صفحه ۲۵۹)
این روایت نشان می‌دهد که به واسطۀ همان آزادی اندیشه و نگاه استقلالی که حضرت صادق علیه‌السلام به زن داشتند، در دوران بعد زنان به چنین جایگاهی دست یافتند که در نامه ای امام بزرگوار از آنها یاد کنند»(نیازمند ویرایش)

_____________

صلی الله علیک یا یا اباصالح

🔹سخنرانی

🔹 از دو شنبه  ۲۵ تا پنج شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

ساعت ۲۱:۲۰ تا ۲۲

موضوع:
نقش امامت حضرت صادق(ع) در بهبود سطح زندگی جامعه اسلامی

به یادبود چهارمین سالگرد حاجیه فاطمه دهقان فیروزآبادی و فرزند مرحومش ماشاءالله خادمی

🔹 میبد، بلوار مدرس(سنتو)، بعد از میدان شهید صدوقی، کوچه شهید حسن زاده، منزل حاج علی محمد خادمی

@menbar_ansar

_____________

۱۴۰۲/۲/۲۵، میبد، منزل آقای خادمی.(شب اول)
موضوع: نقش امامت حضرت صادق(ع) در بهبود سطح زندگی جامعۀ اسلامی.

با صلوات بر محمد و آل محمد آرزوی سلامتی و تندرستی برای جناب حجت‌الاسلام انصاری.
در شب شهادت مؤسس مذهب جعفری و در دومین جلسه، استاد انصاری به بررسی نقش امام جعفر صادق علیه‌السلام در جامعه اسلامی پرداختند و بیانات خود را اینگونه ادامه دادند: « پس از جریان سقیفه و غصب خلافت توسط خلفای نالایق، وضعیت جامعۀ اسلامی دچار تغییرات بسیاری شد و پس از به خلافت رسیدن مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و ائمه بعد از ایشان هنوز این تغییرات و انحرافات فکری و عقیدتی در جامعه ریشه کرده بود و بسیاری از مسائل به امر دیگری تبدیل شده بودند و مسائلی از مسائل اعتقادی تا مسائل سیاسی دچار تغییرات چشمگیری شد. به طور نمونه یک حاکم در جامعۀ اسلامی آن روزگار اگر حکومت را بدست می‌گرفت، خود را نمایندۀ خدا می‌دانست، یعنی تا این حد می‌توانستند خسارت به جامعۀ بشری بزنند که یک فرد نالایق حاکم شود و افراد جامعه مجبور شوند او را به عنوان حاکم الهی بپذیرند. و البته ناگفته نماند که اینها تحریفاتی است که ریشه در ظلم و خودخواهی خلفایی داشت که روزگاری به خود اجازه دادند تا نوادۀ پیغمبر خود را در صحرای کربلا به شهادت برسانند
و این بر اثر تحریف است که جنگ با سیدالشهداء علیه السلام در کربلا را وسیلۀ تقرب به خداوند بدانند‌ و اینگونه مسائل نمونه هایی از صحنه های سیاسی است و اما در حوزه‌های اعتقادی نیزجامعه را دچار تغییرات و تحریفاتی کردند و در این بُعد تحریفات بیشتر بود و بیشتر اسباب خسران در جامعه شد از جمله برای نمونه در بحث توحید،جامعه را به مذهبی دچار کردند و فرقه هایی را رواج دادند که هیچ نسبتی با اسلام و قرآن نداشت، یکی از این مذهبها، مذهب جبر بود که توسط بنی‌امیه گسترش پیدا کرد. کجای مذهب اسلام بر جبر بود؟ در حالیکه همین مذهب میگوید :«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا. ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!»(انسان/۳، ترجمه: مکارم شیرازی)
آیا این نشانگر مذهب جبر است؟ یقینا اینگونه نیست و بنی امیه این مذهب را سرپا کردند و ائمه، ما را بر اعتقاد درست و ایمان و عمل صالح و تقوی برگرداندند و امام جعفر صادق علیه‌السلام سعی اصلی را در کنار پدر بزرگوارشان  داشتند تا جایی که مذهب ما در جهان اسلام به مذهب حق جعفری اثنی عشری شناخته می‌شود زیرا ما معالم دینی و اعتقادات و دین خود را از امام جعفر صادق داریم که اگر روشنگری‌ها و بیانات ایشان نبود، شیعه دیگر حرفی برای عرضه نداشت. هنوز بیچارگانی هستند که خدا را جسم میدانند‌ و در کتب حدیثی خود برای جسم خدا اندازه بیان میکنند، همان کسانی که شیعه را مشرک میدانند، غافلند‌ که ما به برکت امام صادق علیه‌السلام و مطابق با قرآن می‌گوییم:«لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ»(شوری/۱۱) و به شیوۀ امام صادق میگوییم: « قل هو الله احد…» خداوند همتا ندارد و خالق همه چیز است و این خدایی است که ما از امام صادق یاد گرفته ایم. چه بسا اگر پیشوایی همچون حضرت صادق علیه السلام در جهان اسلام نبود، مسلمانان راستین نمی‌توانستند راه اسلام درست را از راههای باطل پیدا کنند حتی مرز بین توحید و شرک نبود. اما این سخن امام صادق علیه‌السلام مانند آیه میماند، زمانیکه از ایشان دربارۀ پدیدۀ جبر مذهبی پرسیدند، حضرت بسیار محکم، دقیق و کوتاه فرمودند: « لا جبر و لا تفویض».
در گذشته دو مذهب درست کرده بودند که شامل مذهب جبر و مذهب تفویض یا اختیار بود که هر کدام عقاید و تحریفات بسیاری وارد دین کرده بودند و حضرت با این بیان ،بر هر دو مذهب خط بطلان کشیدند. ما و جامعۀ تشیع امروز به برکت وجود حضرت صادق،  از این نادانی‌ها ، حمایت‌ها فاصله گرفته ایم و باید به وجود چنین مولا و سیدی،نه تنها در جهان اسلام بلکه در کل عالم بشریت افتخار کنیم. (نیازمند ویرایش)

_____________

۱۴۰۲/۲/۲۶، میبد، منزل آقای خادمی.
موضوع: نقش امامت حضرت صادق (ع) در بهبود سطح زندگی جامعۀ اسلامی.(شب دوم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی توفیقات روز افزون برای جناب حجت‌الاسلام انصاری.
«در جلسۀ قبل موضوعی در ارتباط با تلاش و سعی امام صادق علیه‌السلام در بهبود سطح زندگی مردمان بیان شد و این نکتۀ مفید و پر اهمیتی در دوران تاریخ اسلام است. همانطور که اشاره کردیم آن بزرگوار در دو دوره ظالمانه امویان و بنی عباس زندگی نسبتاً بلندشان را سپری کردند و در همه این مدت سعی و کوشش بی دریغی داشتند، برای اینکه کیفیت و سطح زندگی مردم آن زمان را بهبود بخشند و از درد مردم کم‌کنند و بر آرامش آنها بیفزایند. این رسالتی بود که از عهدۀ انجام آن بر آمدند. شاید در بعضی از مقاطع بیشتر و بعضی از مقاطع کمتر اما در موارد اعتقادی تلاش حضرت به مراتب بیشتر بوده است. همانطور که در جلسه قبل نیز یادآوری شد اگر چه در بحث اعتقادی سخت تر بوده است اما به طور نمونه مواردی را ذکر کردیم از جمله مبحث توحید. باید بگوییم ما جامعه ای هستیم که انسان را با معنویت می شناسیم و اگر انسان به حیوانیت برسد دیگر بویی از انسانیت نمی برد. وقتی انسان را در درجه و مرتبه بشناسیم به این نکته می رسیم که طبیعتاً تلاش امام صادق علیه‌السلام برای ایمانی کردن، موحد کردن و یکتاپرست کردن انسان در دوره خودشان بوده است و این یک تلاش انبیایی است که  از اولین پیامبر تا پیامبر ختمی مرتبت به دنبال آن بودند. در حوزۀ عقیده، امام صادق علیه‌السلام ما را موحد و توحیدی کرد، در حالی که دیگران به عنوان رهبران جامعۀ مسلمان، جمعیت ها را مشرک کردند و به جای توحید، دوگانه پرست کردند، که در حوزه عقیده مجسمی شدند. در بحث مذهب هم مذهب ما، مذهب حقه جعفری است و مذهب جبری اشعری نیست. اکثریت جهان اسلام سنی هستند یعنی در یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون مسلمان، که در این جمعیت یقیناً ۳۰۰ میلیون شیعه هستند، که از این شیعه اقلیتی هم که هستند، شیعه امام صادق نیستند و چهار امامی می‌باشند. این ۳۰۰ میلیون را کنار بگذارید، یک میلیارد و دویست میلیون شیعه نیستند و اکثراً پیروان اشاعره هستند و معتقد به مذهب جبری هستند، به این معنا که انسان قادر به فعل نیست و یکی از دهشتناک ترین نمونه هایی از مذهب جبری که بنی امیه خیلی به آن دامن زدند در جریان عاشورا بود.
اشاعره بر حسب دیدگاه های ابوالحسن اشعری هستند و به لحاظ اعتقادی جبری مسلک هستند و این اعتقادی باطل است.  اینک متوجه میشویم که امام صادق علیه‌السلام ما را از این اعتقادات باطل بیرون کشید و زندگی ما را آباد کرد. وقتی مذهب صحیح شود، چارچوب زندگی نیز درست میشود. در فقه هم حضرت احیا کننده هستند به طور نمونه در فقه اهل سنت با فقه شیعه هزاران اختلاف وجود دارد، در نماز ، روزه ، وقت نماز و … بسیاری از مسائل فقهی دیگر که ما با اهل سنت اختلافات زیادی داریم به طور نمونه اگر در فقه اهل سنت سه بار کلمه طلاق را بگویید و بگویی انت طالقٌ طلاقاً ثلاثه همسر خود را سه طلاقه کرده و دیگر نمی توانی با او ازدواج کنی حتی اگر پشیمان بشوی و این مسئله بسیاری از زندگی ها را تباه کرده و آسیب بسیار جدی به تحکیم خانواده ها زده است. اما در فقه شیعه چنین نیست ما نمی توانیم بفهمیم که نقش یک رهبر آسمانی تا چه اندازه در زندگی انسان ها موثر است. کلام حضرت صادق کلام نورانی بود که در بهبود زندگی نه تنها شیعه بلکه کل جامعه نقشی بسیار مثبت داشت.  و اما مسئله دیگری که یاد می کنیم که هم فقهی و هم کلامی است، مسئلۀ تقیه است. در بین برادران سنت هنوز کسانی به شیعه در جهت تقیه توهین می‌کنند و می‌گویند تقیه زندگی منافقانۀ شیعه است در حالی که چنین نیست. تقیه این است که انسان در یک موقعیت بحرانی قرار بگیرد و اگر اظهار حق و عقاید حق خود را و تکلیف خود را عملی کند جان خودش یا دیگران را به خطر بیاندازد. مذهب حق جعفری می‌گوید، وظیفه‌ات تقیه است. تقیه مبنای قرآنی دارد و امام صادق در بحث تقیه سخنشان معیار است و فرمود:« التقیه دینی و آبایی  تقیه دین من و پدران من است». امیرالمومنین(ع) ۲۵ سال تقیه کرد، پیامبر از مشرکان مکه، امام مجتبی(ع)، زین العابدین(ع)،  و امام محمد باقر(ع) تقیه کردند. شیعه حق ندارد که تقیه را زمین بگذارد و خون خود و دیگران انسان های بی گناه را هدر بدهد. آیا این گامی بزرگ در جهت بهبود زندگی انسان نیست؟  که دستورالعمل یک پیشوایی چنین باشد تا زندگی، جان،  مال ، اقتصاد و  درآمد مردم را حفظ کند؟ اینها احکام مذهب حق جعفری است و در دین اسلام نیز آمده است .
سلام خدا بر این بزرگوار که دوران امامت طولانی‌اش اسباب بهبود زندگی مردم شد و خود نیز هیچگاه از تقیه دست نکشید و با رعایت تقیه جان شیعیان را حفظ کرد و از مسیر سخت تاریخ عبور داد».
_____________

۱۴۰۲/۲/۲۷، میبد، منزل آقای خادمی.
موضوع: نقش امامت حضرت صادق(ع) در بهبود سطح زندگی جامعۀ اسلامی(شب سوم)

با صلوات بر محمد و آل محمد و درود بیکران به زحمات جناب حجت‌الاسلام انصاری.
«در شب های گذشته این مطلب را دربارۀ تلاش حضرت صادق در بهبود سطح زندگی مردم بیان کردیم و گفتیم که هدف ایشان، این بود، که سطح زندگی مردم بالا برود. اهل بیت به زندگی مردم اهمیت بسیاری می دادند و تلاششان در جهت بهتر شدن و سطح حیات انسانها بود. در این مباحث، اولین مطلبی که حضرت صادق علیه‌السلام در آن نقش بسیار مهمی ایفا کردند، مربوط به مکتب بود.  مکتب تشیع جعفری که ما به این مذهب پایبندیم و به آن افتخار می‌کنیم. اولین مسئله این است که مکاتب در مذاهب دیگر زندگی مردم را تباه کردند و این مذهب جعفری به ما حیات طیبه داد. مطلب دوم در مورد تلاشی بود که حضرت برای بهبود زندگی ما کردند و آن بحث فقهی بود که میتوان به آن فقه طلایی گفت که در آن انسان به همۀ ارزش های علمی و انسانی خود می رسد، اگرچه در این روزگار کسانی هستند که علیه فقه امام صادق نشخوار میکند ولی این فقه، فقه درست و کامل است.به عنوان نمونه مبحث طلاق در فقه دیگر مذاهب دین را مطرح کردیم و گفتیم که در فقه حضرت صادق علیه‌السلام، ارزش های انسان بر قوت خود باقی است. و مطلب بعدی مسئلۀ تقیه بود. آنکه شیعه اهل تقیه است و تقیه ریشۀ قرآنی دارد:«لَا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاهً ۗ وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ. افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هر کس چنین کند، هیچ رابطه‌ای با خدا ندارد (و پیوند او بکلّی از خدا گسسته می‌شود)؛ مگر اینکه از آنها بپرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیّه کنید). خداوند شما را از (نافرمانی) خود، برحذر می‌دارد؛ و بازگشت (شما) به سوی خداست».(۲۸/آل عمران، ترجمه: مکارم شیرازی)

در طی هشت قرن می خواستند شیع را معرفی کنند می‌گفتند:«« یقول یا رجعت و التقیه شیعه اهل تقیه ورجعت است». در تقیه، اهل بیت(ع)  ایستادند و از مکتب دفاع کردند.  در متونی، فقها تقیه را منشأ سیاسی می‌دانند ولی  از منظر من، به تقیه، نگاه اجتماعی دارم. تقیه سبب شد سطح علمی و زندگی شیعه بالا بیاید. تقیه فقط منافع سیاسی نداشته است، بلکه منافع اجتماعی آن بیش از منافع سیاسی است و تقیه جزء محورهای تعیین کننده مذهب است. گاهی شیعه باید تقیه کند.
مجموع آنچه در  این سه شب ،به عنوان ، تلاشی که حضرت صادق علیه‌السلام برای بهبود زندگی مردم در جامعۀ آن روز انجام دادند، بیان شد میتوان گفت: ۱- مکتب ۲- فقه ۳- تقیه.
ما با این بزرگواران طرف هستیم. اینها کسانی بودند که پیشوای ما بودند هرچند زمانی در مسجد پیامبر کسانی  اجازه داشتند تا هر گونه اباطیلی را بر روی کرسی ها بیان کنند، اما امام صادق  علیه‌السلام ممنوع تدریس بودند، اما این دلیل نمی‌شود که از شأن و مرتب و جایگاه حضرت صادق علیه‌السلام کاسته شود». (نیازمند ویرایش)

_____________

صلی الله علیک یا یا اباصالح

🔹سخنرانی

🔹 سه‌شنبه  ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲

ساعت ۱۱ تا ۱۲ صبح

موضوع:
تحلیلی از هشدارهای هویتی حضرت صادق(ع) در بارۀ جامعۀ شیعیان

🔹 یزد، محلۀ آبشاهی، منزل مهندس نیک محضر (مجلس اختصاصی)

@menbar_ansar

_____________

۱۴۰۲/۲/۲۶، یزد، منزل آقای نیک محضر.
موضوع: تحلیلی از هشدارهای هویتی حضرت صادق(ع) دربارۀ جامعۀ شیعه.

با صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب و احترام خدمت جناب حجت الاسلام انصاری.
در صبح شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام ،استاد انصاری موضوعی را در مورد تحلیلی دربارۀ هشدارهای حضرت صادق که در ارتباط با هویت شیعی به جامعه شیعی وارد شده است، بیان کردند. :«
بیان مسئله این است که در فرمایشات حضرت صادق بخشی از روایات حضرت دال بر این مطلب است که نسبت به شیعیان هشدارهایی داده شده که این جنبه‌ها مورد نظر امام بوده است، از جمله روایت است: «قَالَ أَبُو الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیُّ- لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا نَلْقَى مِنَ النَّاسِ فِیکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مَا الَّذِی تَلْقَى مِنَ النَّاسِ فِیَّ فَقَالَ لَا یَزَالُ یَکُونُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ الرَّجُلِ الْکَلَامُ فَیَقُولُ جَعْفَرِیٌ‏ خَبِیثٌ فَقَالَ یُعَیِّرُکُمُ النَّاسُ بِی فَقَالَ لَهُ أَبُو الصَّبَّاحِ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ مَا أَقَلَّ وَ اللَّهِ مَنْ یَتَّبِعُ جَعْفَراً مِنْکُمْ إِنَّمَا أَصْحَابِی مَنِ اشْتَدَّ وَرَعُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ فَهَؤُلَاءِ أَصْحَابِی.
ابوالصباح کنانى به امام صادق علیه السّلام عرض کرد: در باره شما از مردم چه‏ ها ببینیم (چه زخم زبانها بشنویم؟) امام فرمود: مگر در باره من از مردم چه میبینى؟ گفت: هر گاه میان من و مردى سخنى در می گیرد؟ به من می گوید: جعفرى خبیث، فرمود: شما را بمن سرزنش می کنند؟ ابو الصباح گفت:آرى، فرمود: بخدا سوگند کسانى که از شما پیروى جعفر می کنند، چه اندازه کمند!! تنها أصحاب من کسى است که ورع و پارساییش شدید باشد و براى خالقش عمل کند و ثواب او را امیدوار باشد. اینها اصحاب منند».(أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج‏۳، ص: ۱۲۳)
این سوال و جوابها در این روایت بسیار قابل تحلیل است و باید به آن توجه شود. از این روایت برداشت هایی است. ۱- حضرت به عملکرد شیعیان خودشان ایراد داشتند و شیعیان را دچار نقصان می دیدند. این دسته از روایات برداشت شان یک برداشت انتقادی به جامعه شیعه است. اینها نشان می‌دهد که این روایات برای هشدار به جامعه شیعه است که جامعه دچار نقص در گفتار کردار و رفتار شده است. آنجا که ابوالصباح می‌گوید« به خاطر شما چه ناروا هایی که از مردم می بینیم» این موقعیت را به امام منتسب کرد یعنی وجود شما سبب شده، و حضرت پرسیدند: به خاطر من؟! این حرف ابوالصباح خیلی دو پهلو است. از سوال اول و دوم میتوان فهمید که احتمالاً ابوالصباح خود‌ نیز یک مشکلی در عمل داشته و مشکل به امام صادق نیست، بلکه به مردم و آحاد جامعه برمیگردد. وجود حضرت از قطرات باران زلال تر، از نسیم پاکتر و جایی برای عیب جویی ندارد. حضرت فرمود به خدا در میان شما کسانی که پیروی جعفری می‌کنند، اندک است. این هشدارها گاهی در نقص رفتاری جامعۀ شیعه است. این یکی از وجوهی  است که میشود در این روایت بیان شود. حضرت می خواهد بیان کند که در رفتار خودتان اشکالی وجود دارد و قصد ایشان تحقیر و توهین به جامعۀ شیعی نیست. ایشان می خواهند بگویند، که مردم شما را منطبق با مذهب جعفری می‌دانند و شما با جعفر صادق منطبق نیستید و به خاطر کاستی‌های خودتان سرزنش می شوید. پس از تحلیل اول میتوان گفت،  در جامعه  باید شیعه به خود بیاید و به خود انتقادی برگردد.
آیا این روایات می گوید که جامعۀ شیعه،جامعه ای معیوب است؟ یا تحلیل دیگری دارد؟ ما روایات زیادی داریم از جمله اینکه، هر کس با محبت اهل بیت بمیرد شهید مرده است و سرزمینی که شیعه زندگی می کند بهترین سرزمین‌ها است آیا از این بهتر میشود در مورد شیعه سخن گفت؟  در اینجا تصویر روشنی از دو جانب بحث داده شد و باید حرفی بزنیم که با منطق اندیشگی اهل بیت بسازد. اگر بخواهیم به این نتیجه برسیم، که حضرت می خواهند بگویند، جامعه شیعه بدترین است، پس این دایره وسیعی که برای شیعیان و موالات مطرح می‌کنند،چه می‌شود؟  این دو سوی بحث ما را راهنمایی می‌کند تا درصدد تحلیل بهتر روایات باشیم. به نظر من دو امر مهم ۱- پاره‌ای از نقایص در جامعه شیعه مربوط به افراد است( ما را به خود انتقادی وا می دارد تا به عنوان شیعه به رفتارهای خود نگاه کنیم). ۲- این هشدارها به جهت هویت افزایی جامعۀ شیعه است. باید ملاک های تشیع که، توحید ناب و عمل صالح است، تقویت شود. هشدار برای بهتر شدن رفتار است. این هشدار ها برای این است که شیعه رفتار خود را منضبط تر کند و نسبت به آگاهی خودش و اطرافیان و جامعه تجدید نظر کند. به نظر می‌رسد این روایات در مقام مذمت نیست، بلکه هشدارهایی برای بهتر شدن و هشدار به جامعه است. (نیازمند ویرایش)

_____________

🔴 عقلانیّت جعفری

💠 مراسمی به مناسبت شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام
🔰 با یادکردی از مروّج حماسه‌های پرشکوه جعفری علامه محمد رضا حکیمی «طاب ثراه»

🔸سخنران:
استاد حسین انصاری

🔹زمان: سه‌شنبه، ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۰
🔹مکان: میبد، میدان هلال احمر، مجموعه امام جعفر صادق «ع»

🌐www.sheshom.net

_____________

سخنرانی

ساعت ۲۱ تا ۲۱:۴۰

موضوع:

نقش امامت حضرت صادق(ع) در بهبود سطح زندگی جامعه اسلامی

سرکان ، سه راه کمر بسته، فاطمیه(س)

_____________

🔹 سخنرانی
شب میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
آغاز دهۀ کرامت

🔹 شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲

نماز زیارت ۲۰:۱۵
قرائت زیارت ۲۰:۳۰
سخنرانی ۲۱

موضوع:

ریشه یابی هجمه های تاریخی به شهر قم (بخش اول)

🔹 سرکان، محلۀ پایین، روبروی خیابان کمربسته، ساختمان فاطمیه (سلام الله علیها)

_____________

نامگذاری ها ارزش سمبولیک دارد اما با تلاش جامعه آگاه به واقعیت زندگی تبدیل می شود.

روز میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختران مبارک باد./
@menbar_ansari

به بیست و چهار نفر، دختران حاضر در محفل جشن میلاد بانوی کرامت در هیئت زیارت آل یاسین بزرگ تعلق گرفت.
_____________
🔹 سخنرانی
شام میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
دومین شب از دهۀ کرامت

🔹 یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲

ساعت ۲۰:۱۵ تا ۲۱
پس از اقامه نماز مغرب و عشا
با مدیحه خوانی برادران: حاج واحد مالمیر، کربلایی مصطفی غفاری، حاج محمدحسین بیات

موضوع:
ریشه یابی هجمه های تاریخی به شهر 
قم (بخش دوم)

🔹 تویسرکان، پایین محلۀ پایین، مسجد باب الحوائج(علیه السلام)

@menbar_ansari

_____________

کانال واتساپ؛

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

یک نظر بگذارید