ای کشتی نجات!

نگارش در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۵ | ارسال شده در بخش گاه نوشت ها | هیچ نظری

دیروز بحث “صفای جان در اوصاف مهدی صاحب زمان عج” به وصف مبارک “سفینه النجات” رسیده بود که از بندهای دعای پس از زیارت آل یاسین است. به همین مناسبت، گفتاری در باره مثل کشتی نجات در میان رفت و یاد شد که این صفت، تلمیح و اشاره ای ادبی است به داستان کشتی نوح که از داستان های دینی ادیان ابراهیمی و لطایف قصه های قرآنی است. همچنین تصریحی است به حدیث شریف نبوی “مثل اهل بیتی مثل سفینه نوح، من رکبها نجی و من تخلف عنها غرق”؛ مثال اهل بیت من مثال کشتی نوح است که هر که بر آن درآمد نجات یافت و هر که از ان در آمد غرقه گشت.
این حدیث را محدثان شیعه و سنی روایت نموده و بر صحت اسناد آن تاکید کرده اند. تا آنجا که ادبا و نویسندگان و تاریخ نگاران نیز به ذکر این حدیث شریف پرداخته اند. از جمله حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه این حدیث صحیح نبوی را به نظم کشیده و می نویسد؛

حکیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخته موج ازو تندباد

چو هفتاد کشتی برو ساختهکشتی نجات
همه بادبانها برافراخته

یکی پهن کشتی، بسان عروس
بیاراسته، همچو چشم خروس

محمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی

خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید

بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن

به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی

همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
(حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، گفتار اندر ستایش پیغمبر)
سپس در بحث اشاره شد که گفتمان نجات همانند گفتمان هدایت، یک گفتمان مشترک، میان ادیان ابراهیمی است که در مسیحیت جایگاه گفتمان هدایت در آیین اسلام را از آن خود کرده است. آنگاه وعده شد تا امروز به سه گانه ی نجات در ادیان ابراهیمی بپردازیم. یعنی نجات از خود و نجات از ستم و نجات از عذاب. البته جان کلام اینجاست که ما امام زمان (عج) را با صفت نجات بخشی بیشتر می شناسیم تا به صفت کشتی نجات بودن، همچون حسین (ع) و البته کمتر در پی این بوده ایم تا از پیشوای زمانه ی خویش بیاموزیم؛ در پی نجات انسان بودن را !؟
غرض آن که امروز جناب حاج محمد کاظم رحمتی که از مداحان خوب، با صفا و مخلص اهل بیتی در سرزمین آمیخته با محبت اهل بیت(ع)، یزد است پس از سخنرانی، قطعه کاغذ یادداشتی به من سپرد و گفت که دیشب در حال و هوای بحث سفینه النجات شما، زبان حالی سروده ام. چنان دیدم که حیف می شد اگر من این دو بیت را از دلها و زبان های عاشق، دریغ می کردم. به امید ثواب من قال فینا بیتا، این حال شما و دو بیت جناب رحمتی گرامی؛ خطاب به امام عصر(عج)
ای کشتی نجات! مرا هم سوار کن
رحمی زمرحمت، به دل بی قرار کن
روزی که سر به خاک گذارم درون قبر
آقا بیا و توصیه ی بی شمار کن
۱۲/آبان/۹۵

یک نظر بگذارید